وصیتنامه شهيد عباس کريمی
هیچگاه کورکورانه از کسی پيروی نکردم
شهيد «عباس کريمی» در وصیت خود مینویسد: «بدانید که من هدفم الله بود و کورکورانه از کسی پيروی نکردم، اين را هم بدانيد که من ايمانم را از دست نمیدهم و...»
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی«خاورستان»، شهيد «عباس کريمی» 15 دی ماه 1346 در روستای مزايجان شهرستان بوانات دیده به جهان گشود.در هفت سالگی به مدرسه رفت و تحصیلات خود را تا دوره متوسطه در رشته اقتصاد ادامه داد. در 18 سالگی به همراه چند تن از دوستان عازم جبهههای نبرد شد و سرانجام بعد از 6 ماه نبرد با دشمن 29 خرداد سال 1365 به شهادت رسید. پیکر پاکش در گلزار شهدای مزایجان بوانات به خاک سپرده شد.
متن وصیت:
بسم الله الرحمن الرحيم وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ. چنين مپنداريد آنان که در راه خدا کشته شدهاند مردهاند بلکه زندهاند و در نزد خدای خويش روزی میخورند.
پدر و مادر و خواهر و برادر و همسرم من هدفم الله بود و کورکورانه از کسی پيروی نکردم، اين را هم بدانيد که من ايمانم را از دست نمیدهم و هيچگاه خدا را از ياد نخواهم برد و آخرين خداحافظی را در روستا کردم و راهی جبههی حق شدم.
جبههای که در آن کافران بعثی، برادران و عزيزان ما را به شهادت میرسانند و یا اسير میکنند که آنان را با وحشيانه ترين وجهی به شهادت میرسانند و يا در کردستان، اين مزدوران آمريکايی در برابر جمهوری اسلامی قد علم کرده و برادران ما را به شهادت میرسانند.
در اين برهه از زمان وظيفهی دينی خود دانسته و به ندای "هل من ناصر ينصرنی" امام حسين زمان لبيک گفته تا خمينی کبير، روح خدا را پشتيبان باشم.
درود بر پدر و مادرانی که در دامن آنان فرزندانی پرورش میيابند که شهادت را سعادت میدانند و شهادت جگر گوشههايشان برايشان افتخار است. به مادر و خواهر و برادر و همسرم توصيه میکنم که برای من گريه نکنند زيرا میترسم که گريه شما در روحيه ديگر دوستانم اثر بگذارد و آنان را از پيمودن راه حق منصرف کند.
برادر، خواهر، مادر و همسرم فکر نکنيد که من را به زور به جبهه بردند من با شور و اشتياق خودم به جبهه رفتم. 25 دی ماه 1360. والسلام.
انتهای متن/