مسئول کمیته فضای مجازی ائتلاف اصولگرایان خراسان جنوبی در جمع معتکفین مسجد امام حسین:

جیسون رضائیان بخشی از پروژه نفوذ در ایران بود/ گاهی اوقات دشمن جاسوس نمی فرستد اما افکار مسئولین ما را تغییر می دهد

آن آقای مسئول می گوید بجز در آبگوشت بزباش در هیچ عرصه ای نمی توانیم با دنیا رقابت کنیم. تویی که نمی توانی با دنیا رقابت کنی مسئولیت را رها کن تا یک نفر با کفایت در جایگاهت قرار بگیرد. یک نفر که حس خودباوری و اعتماد به نفس ملی داشته باشد.

به گزارش خبرنگار خاورستان، سید مصطفی موسوی نژاد، مسئول کمیته فضای مجازی ائتلاف اصولگرایان در خراسان جنوبی در جمع معتکفین مسجد امام حسین (ع) با عنوان نفوذ بعنوان سخنران بصیرتی حضور پیدا کرد. وی که خود از معتکفین این مسجد بود، به منظور تبیین موضوع نفوذ سخنان مهمی را در جمع مومنین ایراد نمود.
دبیر سیاسی قرارگاه فرهنگی شهید کاوه در ابتدا به اهمیت میزان نفوذ اشاره کرد و گفت: در گفتمان مقام معظم رهبری کلید واژه نفوذ پر تکرار ترین کلید واژه در سالهای اخیر پس از فتنه بود است.
موسوی نژاد در ادامه با بیان عرصه های مختلف نفوذ تبیین کرد: عرصه های نفوذ را شاید بتوان به ۴ دسته اقتصادی، امنیتی، فکری فرهنگی و سیاسی تقسیم بندی کرد.
مدیر مسئول پایگاه خبری تحلیلی سمعک نیوز در ادامه به بررسی نحوه نفوذ اقتصادی دشمن پرداخت و گفت: راههای مختلفی برای نفوذ اقتصادی دشمن وجود دارد اما شاید دو عرصه را بتوان پیشتاز این رخنه ها نام برد. اول وابسته کردن کشور به واردات کالاهای اساسی دوم سرمایه گذاری در صنایع بنیادین کشور. با سرمایه گذاری دشمن در صنایع بنیادین دشمن می تواند در زمان های بحرانی ایران را تحت فشار بگذارد.
موسوی نژاد پس از آن به تبیین نفوذ امنیتی پرداخت و گفت: این جاسوس هایی که دشمن می فرستند چه در غالب بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی چه در غالب تجار و بازرگانان پسا برجام همگی می توانند نفوذ امنیتی داشته باشند. شخصی مثل جیسون رضائیان می گوید من طعم آدامس آقای رئیس جمهور را می دانستم. وقتی آقای ظریف همین روزها به نیویورک می رود جیسون می گوید آقای ظریف وقتی فهمیدم آمدی نیویورک و به من زنگ نزدی دلخور شدم، فکر کردم ما با هم دوستیم. نفوذ یعنی این.
سردبیر ماهنامه شرقینه در ادامه به بررسی ابعاد نفوذ فرهنگی پرداخت و گفت: دشمن بدنبال آن است که باورهای انقلابی و دینی ما را تغییر دهد. اوباما در مصاحبه با نیویورک تایمز گفت یکی از سیاستهای کلان و اصلی آمریکا در مذاکرات این بود که ذهنیت ایرانی ها را نسبت به آمریکایی ها تغییر دهیم. وی گفت ما می خواستیم کاری بکنیم که شعار مرگ بر آمریکا در بین مردم ایران کمرنگ شود و انکار هولوکاست و تقویت حزب الله لبنان و آرزوی نابودی اسرائیل در میان مسئولین ایرانی رنگ ببازد.
موسوی نژاد سپس به عرصه نفوذ سیاسی دشمن وارد شد و گفت: دشمن می خواهد در مراکز تصمیم گیری و اگر نشد تصمیم سازی نفوذ کند. بنی صدر را ببینید، کشمیری را ببینید، نفوذ سید مهدی هاشمی در بیت منتظری را ببینید. اینها چیزی نیست که مردم مان از یادشان برود.
باید به شدت مراقبت کرد. گاهی اوقات دشمن جاسوس نمی فرستد اما افکار مسئولین ما را تغییر می دهد. آن آقای معاون رئیس جمهور می گوید باید از الگوی حجاب ترکیه و لبنان پیروی کنیم.آن آقای وزیرمی گوید باید مدیر خارجی وارد کنیم. آن آقای مسئول می گوید بجز در آبگوشت بزباش در هیچ عرصه ای نمی توانیم با دنیا رقابت کنیم. تویی که نمی توانی با دنیا رقابت کنی مسئولیت را رها کن تا یک نفر با کفایت در جایگاهت قرار بگیرد. یک نفر که حس خودباوری و اعتماد به نفس ملی داشته باشد. آن آقا در پست مشاور رئیس جمهور می گوید در نظام غرب­ محور کنونی اصل بر وابستگی است ، و «استقلال­خواهی» دیگر در دنیا مطرح نیست. بنابر این جمهوری اسلامی باید میان اهداف متناقض خود دست به انتخاب بزند. زیرا استقلال­خواهی با تعامل جهانی، اسلام­گرایی با سکولاریسم و لیبرالیسم، و آمریکاستیزی با عضویت در سازمان تجارت جهانی سازگار نیست. لذا جمهوری اسلامی برای نیل به توسعه باید تکلیف خود را با هویت دینی­اش روشن کند.پس جمهوری اسلامی ایران برای توسعه­ یافتگی باید ابعاد هزینه­ برِ ایدئولوژیک و انقلابی هویت خود و دست شستن از آرمان منسوخ استقلال را کنار بگذارد. اینها در دولت ما چه می کنند؟ آن آقای عمامه به سر می گوید کربلا درس مذاکره است. می گوید نیروی انتظامی ما حق اجرای اسلام را ندارد برود قانون را اجرا کند. آقای عمامه به سر، مگر قانون جمهوری اسلامی چیزی جز قانون اسلامی است؟
حاشیه ها:
پس از پایان سخنرانی، موسوی نژاد با توجه به اینکه ساعت از نیمه شب گذشته بود از حضار خواست که به منظور عدم ایجاد مزاحمت برای سایر معتکفین پرسش و پاسخ عمومی را تبدیل به پرسش و پاسخ خصوصی بکنند. وی به گوشه ای از مسجد رفت و تا ساعت ۲ بامداد با جمعی از معتکفین در جمعی صمیمی نشسته و یک به یک به سوالاتشان پاسخ می داد.