فضای مجازی و ترور
نقش شبکه های اجتماعی و پلتفرمهای خارجی مانند اینستاگرام در ترور مجازی حاج قاسم سلیمانی؟
در طول تاریخ ترور شخصیتها چه قبل و چه بعد از حذف فیزیکی آنها رویکرد ابلیس صفتانی بوده که تحمل مقبولیت انسانهای حق طلب را نداشته اند. ساحر، جادوگر و دیوانه خواندن پیامبران توسط مشرکان، تارک الصلاه و خارجی خواندن علی بن ابیطالب (ع) توسط دستگاه اموی و هزاران هزار مصداق تاریخی دیگر تا عصر امروز همه گویای استفاده مکرر جبهه باطل از این رویکرد ابلیسی تاثیرگذار می باشند. اما در عصر اطلاعات و با گسترش ارتباطات اجتماعی در بستر فضای مجازی و امکان تولید هرنوع محتوایی با استفاده از ابزارهای رسانه های چندگانه (صدا، تصویر، متن و فیلم و پویانمایی)، تاثیر رویکردهایی همچون ترور شخصیت، دروغ بزرگ و انتشار شایعات بسیار گستردش و عمیق یافتهاند.
از طرفی ارائه خدمات رایگان، جذاب و متنوع بصری توسط بنگاههای بزرگ رسانهیی-اقتصادی صهیونیسم و نظام سرمایهداری در قالب شبکههای اجتماعی و پلتفرمهای خارجی مانند فیسبوک، توئیتر، اینستاگرام، تلگرام و غیره باعث جذب مخاطبان بسیار زیاد با انواع سلایق شده است. شبکههای اجتماعی ارائه دهنده خدمات رایگان و جذابی که کنترل کلیه ورودیها، انجام و ذخیره سوابق تبادل اطلاعات، کشف دانش پنهان ارتباطات انجام شده، هدایت ارتباطات، نفوذ به اطلاعات شخصی تولید شده توسط کاربران و حتی نفوذ به اطلاعات شخصی ذخیره شده در دستگاههایی که کاربران توسط آنها به این شبکه ها متصل می شوند انحصارا در اختیار این بنگاهها قرار میدهد. این یعنی شبکههای اجتماعی خارجی زمین بازی بسیار پرمخاطب نظام سرمایهداری هستند که کنترل همه اجزای آن در دست دشمن است. زمین بازیی برای نفوذ، تغییر نوع نگاه و نوع زندگی مخاطبان تا بدون آنکه مخاطب متوجه بشود در مسیر اهداف دشمن شروع به تغییر نرم و تدریجی بنماید.
بنابراین ترور مجازی شخصیتها در بستر شبکههای اجتماعی جذاب و رایگان خارجی را میتوان بعنوان کارآمدترین رویکرد رفتاری نظام سلطه ارزیابی کرد. پرورش و شکلگیری شخصیتهایی مانند حاج قاسم سلیمانی از انقلاب شکوهمند اسلامی که بر محوریت دفاع از مظلوم و مبارزه با ظالم ذیل فرماندهی ولی فقیه بروز یافت همواره تهدیدی جدی برای منابع نامشروع نظام سلطه بوده است. بدیهی است استفاده حداکثری به منظور ترور مجازی شخصیت انسانی و مردمی نیروهای انقلابی و فرزندان روح ا… همچون حاج قاسم سلیمانی توسط شبکههای اجتماعی خارجی بصورت جدی در دستور کار نظام سلطه قرار داشته باشد.
چگونه میتوان در قالب رسانه و فضای مجازی برای معرفی بیشتر شهید سلیمانی و بیان ویژگیهای ایشان استفاده کرد؟
قبل از پاسخ به این سوال لازم میدانم یادآوری و تاکید کنم که تنزل شهید سلیمانی از یک مکتب به یک فرد بزرگترین اجحاف به ایشان و همه شهدا و فرزندان روح ا… است که در نام حاج قاسم سلیمانی متبلور شدند. حاج قاسم به فرموده رهبر فرزانه و حکیم انقلاب یک مکتب است و باید مبانی فکری و رفتاری این مکتب برای احاد مردم و نسل جوان تشریح شود. مکتب شهید سلیمانی یعنی انقلابی بودن و نه ترسیدن از تهدید دشمن، در میدان بودن و نه از دور دستی بر آتش داشتن، مسئولیت پذیرفتن و نه دیگران را مسئول خواندن، از خود گذشتن و نه طلب سهم خود از سفره انقلاب کردن، برای مردم بودن از هر رنگ و نگاهی نه مردم برای او بودن، گوش به فرمان ولی امر بودن و نه بهانه تراشی و تحریف، اهل مقاومت بودن و نه سازش و تسلیم، مقتدر بودن در برابر دشمنان و نه ذلت پذیری، پشت خمیده دربرابر محرومان داشتن و نه تکبر کاخ نشینی و تلاش برای همبستگی، اتحاد و همدلی مردم داشتن و نه رنگارنگ سیاست زده کردن مردم برای جذب رای آنان و صدها مولفه فکری و رفتاری دیگر است.
اما بعد از شناخت مبانی فکری و رفتاری مکتب شهید سلیمانی لازم است رسانه و فضای مجازی را به دو دسته عمده تقسیم کرد. رسانه و فضای مجازی که مدیریت و کنترل مولفههای آن در داخل کشور صورت میگیرد که از آنها به رسانههای سفید یاد میشود و شبکههای اجتماعی خارجی که از آنها تحت عنوان رسانههای زرد یاد میشود. برای رسانههای سفید از رویکردهای تدوینی و نهایتا تدافعی و برای رسانههای زرد از رویکردهای تهاجمی باید بهره گرفت. رویکرد تدوینی به منظور معرفی مبانی فکری و رفتاری مکتب شهید سلیمانی یعنی تولید مستند، نماهنگ، فیلم و گزارشهایی در قالب عکس، متن و فیلم از مشخصه های فکری-رفتاری این مکتب و انتشار آنها در مناسبتهای مختلف. رویکرد تهاجمی در معرفی مبانی فکری-رفتاری مکتب شهید سلیمانی یعنی تولید انبوه محتواهای بصری کوتاه (مانند عکس و تصاویر متحرک کوتاه) حاوی یک پیام به زبانهای مختلف و برچسب گذاری آنها با هشتکهای گوناگون است. مجموعههای فرهنگی دانشگاهها، حوزه های علمیه، خبرگزاریها و اصحاب خبر و فعلان فرهنگی و هنری مناسب ترین نهادها و اشخاص به منظور پیاده سازی رویکردهای تدوینی و تدافعی هستند و قرارگاههای جنگ نرم، موسساتی مانند مصاف و اصحاب خبر در حوزه بین الملل مناسب ترین نهادها و اشخاص برای پیاده سازی رویکردهای تهاجمی هستند.
راهکار شما برای جلوگیری از ترور شخصیت ها در فضای مجازی چیست؟
همانطور که بیان شد صرف نظر از اقدامات جریانهای نفوذ و فتنه داخلی که از فضاهای مجازی و رسانه یی داخلی بهره میگیرند، ترور شخصیتها در فضای مجازی قالبا در شبکههای اجتماعی خارجی شکل میگیرد. یعنی در زمین بازی دشمن که هیچ گونه کنترلی بر اجزای آنها نداریم بازی ترور شخصیتها شکل میگیرد. بستن این شبکههای مجازی اگرچه ساده ترین راه حل ولی پاک کردن صورت مسئله و یک اشتباه راهبردی است. اشتباهی که اتاق فکر نظام سلطه برای شروع فاز اتهام پراکنیهایی همچون عدم شفافیت، عدم تبادل آزاد اخبار و سانسور خبری برعلیه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران منتظر رخ دادن آن است. این یعنی اجرای سناریو مظلوم نمایی ظالم به تکیه بر یک اشتباه تصمیم گیری.
اما با تولید محتواهای متعدد و انتشار پرتکرار آنها براساس دو رویکردی که در سوال قبل به آنها اشاره شد، مدیران شبکههای اجتماعی خارجی برای جلوگیری از همهگیری این محتواها که باعث رسوایی اقداماتشان در ترور شخصیتها در افکار عمومی میشوند مجبور به اجرای حذف و سانسور گسترده این محتواها خواهند شد. این یعنی تخریب زمین بازی دشمن به دست دشمن که اگر با اطلاع رسانی گسترده اقدامات سانسوری و حذف محتوا که برخلاف منشورهای ادعایی آنها می باشد همراه شود به معنی تغییر توجه مخاطبان از اقدامات ترور شخصیتها (دروغ بزرگ و شایعه پراکنی) به سمت چرایی نقض قوانین آزاد تبادل اطلاعات و اخبار توسط خود شبکههای مجازی در ذهن مخاطبان خواهد شد. قطعا مدیریت فضای مجازی و شبکههای اجتماعی خارجی به مراتب پیچیدهتر از ترسیمات فوق الذکر است و آنچه بیان شد تنها به منظور تدوین یک نوع نگاه تهاجمی نرم در عرصه جنگ نرم برای خنثی سازی ترور شخصیتها میباشد.
حضور فرهنگی و رسانهای آمریکا در منطقه به مراتب بیشتر از حضور نظامی است؛ عمده حضور آمریکا فرهنگی و رسانه ای است، رسانه های مختلف آمریکایی دارند الگوسازی برای جامعه عراق و افغانستان و ایران میکنند، نظر شما در خصوص ابعاد رسانه ای آمریکا در منطقه چیست؟
منطقه غرب آسیا به واسطه موقعیت ژئوپلیتیکی آن، منابع غنی انرژی، مواد معدنی، نیروی کار و نیز بازار مصرف همیشه مورد توجه کشورهای استعمارگر بوده است. بعد جنگ جهانی دوم و گسترش قدرت و نفوذ آمریکا در جهان، ترویج سبک زندگی آمریکایی (American Lifestyle) به عنوان یک ابزار بسیار مهم به منظور تثبیت و ماندگاری نفوذ آمریکا در دستور کار بنگاههای اقتصادی آنها قرار گرفت. برای رسیدن به این هدف ابتدا باید هویت را از جغرافیای غرب آسیا و سپس از ملتهای آن میگرفتند. لذا ابتدا خود را مرکز و محور تمدن و آزادی نام گذاشته و منطقه غرب آسیا را خاورمیانه نامگذاری کردند. در گام دوم با تجزیه کشورها، ایجاد اختلافات قومی و مذهبی تلاش کردند اتحاد و همبستگی ملتها را از بین ببرند. در گام سوم تلاش کردند تا با روی کار آوردن حاکمان نالایق و خودفروخته در کشورهای منطقه زمینه ناامیدی و استیصال از داشته های خود را در دل ملتها ایجاد نمایند. اجرای این سه گام شوم زمینه را برای الگوسازی و ترویج سبک زندگی آمریکایی در منطقه فراهم میساخت. اما پیروزی انقلاب اسلامی ایران به رهبری بنیانگذار کبیر انقلاب حضرت امام خمینی (ره) در سال ۵۷ و تکیه بر آرا مردم، شعار خودکفایی و استقلال و دفاع از حقوق پایمال شده مردم مظلوم فلسطین باعث برهم خوردن پایه های سخت افزاری اجرای سبک زندگی آمریکایی در ایران و سست شدن این پایه ها در منطقه شد.
جنگهای تحمیل شده به ملتهای افغانستان، ایران و عراق که در قالبهای مختلف و به بهانههای گوناگون در طول بیش از ۴۰ سال اخیر به آنها اعمال شد، نشان داد که جریانهای اسلامگرای واقعی و نه ساختگی با تکیه بر ایمانهای راستین ملتها پیروز این جنگها بودند و لذا اگر باید حضور نظامی ظاهری برای نمایش قدرت پوشالی آمریکا در منطقه حفظ شود ولی برای به زانو دراوردن این ملتها باید از ابزار رسانه و جذابیتهای پنهان آن به منظور تغییر نگاه آنها از استقلال و مقاومت به وابستگی و مصرف گرایی تغییر داد. آمریکا درحالی ۳۶ پایگاه نظامی در منطقه غرب آسیا دارد که برای رصد کنشهای ملتهای این منطقه و الگوسازی سبک زندگی آمریکای از ۸۵۹ ماهواره و شبکههای اجتماعی گوناگون بهره میگیرد.
نظر شما در خصوص ابعاد شناختی حضور ما در منطقه چه هستش؟ (یعنی اینکه کشورهای مختلف منطقه در خصوص حضور ایران چطور فکر میکنند، مردم عراق، مردم سوریه)
منطقه غرب آسیا، منطقه شکلگیری تمدن ایران باستان بعنوان یکی از سه تمدن بزرگ باستانی میباشد. تمدنی که اقوام مختلف ائم از فارس، بلوچ، افغان، ترک، کرد، لر و عرب را در کنارهم قرار داد. وجود اشتراکات فراوان قومی، مذهبی و فرهنگی بین کشورهای منطقه یک امر طبیعی میباشد که جمهوری اسلامی ایران با احترام به حق حاکمیت و استقلال کشورها توانسته این اشتراکات را به منظور ایجاد اتحاد بین ملتها تقویت نماید. در مقابل این حضور، حضور آمریکا در منطقه با تفاوتهای عمیق فرهنگی همیشه ضمن نقض حاکمیت و استقلال کشورها باعث بروز اختلافات مذهبی و قومی شده است. تمایل و گرایش مردم منطقه بر حضور ایران به منظور ایجاد وحدت بین ملتها، صلح فراگیر، محترم شمردن حق حاکمیت کشورهای آنها را میتوان در رخدادهایی همچون پیاده روی عظیم اربعین حسینی در عراق، حمایتهای بسیج مردمی عراق در سیل فروردین ۹۸ خوزستان، گروه های جهادی حزب الله لبنان در مناطق محروم ایران، حمایتهای فراوان ملتهای کشورهای منطقه غرب آسیا و حتی کشورهایی که حاکمان وابسته و خودفروخته دارند در بی اثر کردن تحریمهای مشاهده نمود. اگرچه با آدرس دهی برخی از داخل بسیار از کانالهای بی اثر سازی تحریمها در چندسال اخیر سوختند ولی جایگاه جمهوری اسلامی ایران در قلب ملتهای منطقه و تمایل آنها به حضور فعال ایران در منطقه به شرط خواستن دولتمردان مان ظرفیت بزرگی برای خنثی سازی تحریمها ایجاد کرده است.
رسانه های بیگانه چه مولفههایی را نشانه گرفتند روی ذهن مردم ایران نسبت به حضور ایران و مدافعان حرم در منطقه؟ رسانه های جبهه انقلاب اسلامی باید چه کنند تا تصویر صحیحی از حضور ایران در منطقه در اذهان مردم شکل بگیرد؟
پیوند زدن ضعفها و کمبودهای داخلی که قالبا نتیجه سوء مدیریتها و نه سیاستهای کلان کشور بوده با حضور ایران در منطقه و کاهش عمق نگاه راهبردی مردم ایران از عزت ملی، امنیت پایدار و آرمانهای انقلاب به نگاههای سطحی قوم گرایی (ایرانی-عرب) و یا فرقه گرایی (شیعه-سنی) و یا معیشتی (مناطق محروم و حاشیه نشینیها) دو سیاست اصلی رسانه های بیگانه در این حوزه می باشند. برای خنثی سازی هر دو سیاست بیان شده لازم است ضمن پذیرش ضعفها و سوء مدیریتها، با مردم صادق بوده و واقعیتهای بروز کمبودها و مشکلات معیشتی و محرومیتها بیان شود. حق مردم ایران است که دولتمردان آنها برنامه هایی عملیاتی برای خنثی سازی تحریمها با تکیه بر توان نیروی جوان داخلی همزمان با تعامل سازنده با دنیا داشته باشند. برنامه های عملیاتی و اجرای قوای سه گانه برای حمایت، رونق و جهش تولید برای مردم تشریح شود. نباید منتقدین و دلسوزان انقلاب و کشور را که در کنار انتقاد، راهکارهای برون رفت از مشکلات ایجاد شده دارند را تندرو و مخالف خطاب کرد، بلکه از نظرات آنها نیز بهره گرفت. باتولید محتواهای نوشتاری و بصری برای مردم باید مشخص شود که چه اشتراکات فرهنگی، قومی، مذهبی و تاریخی بین ایران و کشورهای منطقه وجود دارد و برعکس چه تضادهای فرهنگی و مذهبی و تاریخی بین کشورهای منطقه و کشورهای غربی و آمریکا وجود دارد. مفاهیم مرز جغرافیایی، مرز امنیتی، مرز اقتصادی و مرز ایدئولوژیکی برای مردم مشخص شود. سواد رسانه یی که خود دارای مولفه های متعددی میباشد برای مردم بیان و آموزش داده شود. جلوی ایجاد فاصله بین مردم و مسئولین که همیشه توسط رسانه های بیگانه پرمیشود گرفته شود.
چرا شهید سلیمانی در عمق قلب مردم جای گرفت و به نام سردار دلها بین مردم معروف شد؟ و تشییع باشکوه شهید سلیمانی، چه پیامی برای دنیا به خصوص دشمنان داشت؟
مجموعه مولفه های فکری-رفتاری مکتب شهید سلیمانی که برخواسته از تربیت انقلابی و تزکیه نفس ایشان باعث شد که حاج قاسم در بین نه تنها مردم ایران بلکه در دل مردم منطقه به سردار دلها معرف شوند. مولفههایی که بخشی از آنها بالا به آنها اشاره شد. طغیان سیل خروشان مردم در تشییع باشکوه پیکر شهید سلیمانی و شهید مهندس ابومهدی و همرزمان ایشان این پیام آشکار را به دشمنان صادر کرد که سلیمانی یک فرد نبود، بلکه یک مکتب بود، یک ملت با اقوام مختلف و فراتر از مرزهای جغرافیایی بود و با ترور ناجوانمردانه ایشان مسیر این مکتب و این ملت تغییری نخواهد کرد بلکه مصمم تر و محکمتر از قبل شد. مسیری که در ان نه سازی جایی دارد، نه خودفروختگی و تسلیم، مسیری که مرگ شرافتمندانه بر زندگی با ذلت و وادادگی باشکوه تر و تحسین برانگیزتر است.
اللّهُمَّ اجْعَلْ عَواقِبَ امُورِنا خَیْراً
خدایا آخر و عاقبت کارهای ما را ختم به خیر کن
مجید عبدالرزاق نژاد
انتهای پیام/۴
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0