مربیان امور تربیتی و معاونان پرورشی مدارس علمدار جریان جهاد تبیین و مجاهدت فرهنگی
به گزارش خاورستان، حسین خسروی چاهک، مدیرمسئول خاورستان در یادداشتی ذیل عنوان «مربیان امور تربیتی و معاونان پرورشی علمدار جریان جهاد تبیین و مجاهدت فرهنگی» آورده است: هشتم اسفند سالروز تاسیس یکی از پربرکتترین نهادهای انقلابی کشور است که اتفاقاً موسس آن دو تن از شهدای والامقام این مرز و بوماند. شهیدان رجایی و باهنر نهادی را تاسیس کردند به نام امور تربیتی که آیه “و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمه” بر تارک آن قرار دارد.
نسل اول مربیان امور تربیتی که البته دیگر هیچ کدامشان در آموزش و پرورش حضور ندارند خود یک مجاهدان فرهنگی بودند و برای کار فرهنگی و به عبارت دقیقتر یک کار تربیتی تاثیرگذار در مدارس جهادی عمل میکردند و چه بسا نقش مهمی در صحنههایی مثل اعزام دانش آموزان به جبهه داشتند که اعزام دانش آموزان هنرستان ابوذر بیرجند به جبهه خود نمونهای از هزاران است که اندر حکایت آمد.
رفته رفته با آغاز تهاجم فرهنگی دشمن و آتش سنگین آن انتظار این بود که از این مربیان حمایت بیشتری شود که متاسفانه با روی کار آمدن دولت اصلاحات به عناوین مختلف و تحت لوای کارهای مختلف چوب لای چرخ امورتربیتیها بسیار گذاشته شد و چنان خسارت عظمایی پدید آمد که هنوز بعد از دو دهه این خسارت جبران نگشته است.
در دوره احمدینژاد ارتقای امور تربیتی به سطح معاونت آن هم در سطح وزارت و هم ادارات کل و هم ادارات شهرستانها و مدارس با جدیت بیشتری دنبال شد البته این ساختارسازی حرکتی بیشتر سختافزاری بود تا نرمافزاری و نمیتوان آن را ادامه حرکت دهه اول امورتربیتی دانست حداقل در بُعد نتایج!
با روی کار آمدن دولت روحانی و فروکش کردن دخل کشور به خاطر دولت همیشه منتظر برجام اولین نهادهایی که طعم بیپولی را چشیدند قطعاً نهادهای فرهنگی بودند و وزارت آموزش و پرورش به سازمانی تبدیل شد که حتی در پرداخت حقوق کارکنانش با چالش جدی مواجه شده بود چه برسد به پرداخت سرانههای فرهنگی و البته با روی کار آمدن دولت رئیسی انتظار این بود که در تخصیص بودجهها به بخش امور تربیتی انقلابی عظیم صورت گیرد که متاسفانه این روند کما فی السابق ادامه دارد به عنوان مثال سرانه فرهنگی برای هر دانشآموز در هر روز ۴۰ تومان است که به اندازه قیمت یک حبه قند هم نیست و بنا به اظهارات معاون وزیر آموزش و پرورش بیش از ۹۷ درصد از بودجه آموزش و پرورش فقط به پرداخت حقوق کارکنان اختصاص مییابد که با این بودجه فوق العاده کم نباید انتظار داشت که به قول فرنگیها گل سرخ در آموزش و پرورش بروید!
یکی دیگر از چالشهای این حوزه توجه بیش از حد مدیران، معلمان و البته خانوادهها به آموزش و توجه حداقلی یا فقدان توجه به حوزه پرورش است در سفر اخیر رئیس جمهور به استان این مطلب را خطاب به وی یادآور شدم: «در دوره روحانی پرورشی به کما رفت انتظار این بود در دوره جنابعالی این روند اصلاح شود که نشد و وزارت آموزش و پرورش فقط وزارت آموزش است نه پرورش!»
این مطلب را حتی به دانش آموزان خود هم گفتهام به عنوان مثال گفتم شما و خانوادههایتان برای یک ترم کلاس زبان حاضرید صدها هزار تومان خرج کنید اما چند نفر حاضرید ۱۰۰ هزار تومان برای کلاس قرآن خرج کنید که البته این از دغدغههای شخص خود امام خامنهای است به عنوان مثال وی در پانزدهم اردیبهشت ۱۳۸۵ در دیدار با معلمان عنوان میکنند: «قرآن نباید در آموزش و پرورش محجور واقع شود» که متاسفانه این مهم وجود دارد و علیرغم داشتن اداره قرآنی در ادارات کل که همان سختافزاری است که اشاره شد در سطح مدارس حرکتهای قرآنی قابل توجهی مشاهده نمیشود.
از سوی دیگر عنصر تاثیرگذار این حوزه نیروی انسانی متخصص و ماهر و البته مکتبی است که در این سالها به چالش بزرگ آموزش و پرورش تبدیل شده است به عنوان مثال تا آنجا که اطلاع دارم نیروهای پرورشی استان از یک دهه پیش تا الان به یک سوم کاهش پیدا کردهاند و جایگزین نشدهاند و البته شاید پست معاونت مربوطه پرورشی مدارس با برخی معلمان پر شده باشد اما اکثر قریب به اتفاق آنان نیروی متخصص و با تجربه این حوزه نبودهاند که بالطبع علی رغم تلاشهای قابل تقدیرشان نباید از آنان انتظار زیادی داشت.
ای کاش آموزش و پرورش به جای جذب و گزینش نیرو به دنبال گزینهیابی برای این حوزه مقدس میبود به عنوان مثال یک مربی در قرارگاههای فرهنگی اتحادیه انجمنهای اسلامی دانش۲آموزان که سالها با ثمن بخس کار کرده بهتر میتواند با نسل حاضر کار کند تا یک نیرو که در کنکور گزینه امور تربیتی را انتخاب کرده و بر حسب اتفاق پذیرفته شده و چه بسا نه انگیزهای دارد و نه دغدغهای!
یا دانشجو معلمانی که در دانشگاه فرهنگیان پذیرفته شدهاند حال برای هر رشتهای عنوان مثال معلمی ابتدایی یا دبیری ادبیات یا دبیری علوم تجربی و … ولی دغدغه و تخصص کار پرورشی دارند به سمت این نهاد مقدس هدایت شوند و شرایط انتقال و تغییر سمت آنان با همکاری حوزههای ستادی به راحتی فراهم گردد.
به هرحال علمدار جریان جهاد تبیین و مجاهدت فرهنگی قطعاً مربیان امور تربیتی و معاونان پرورشی مدارس هستند که اگر به آنان بهایی داده نشود گسست فرهنگی نسلهای آینده حتمی خواهد بود و چه بسا از خود بیگانگی فرهنگی و تعارض با فرهنگ ایرانی، انقلابی و اسلامی در نسل های آینده دور از انتظار نباشد.
انتهای پیام/۱۰
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0