
یادداشت؛
خیانت و ضعف رژیم پهلوی در اشغال ایران
سالروز اشغال ایران توسط متفقین فرصتی است برای بازخوانی خیانتها و ضعفهای رژیم پهلوی که با تسلیم سریع، همکاری با اشغالگران و فرار رضا شاه، استقلال و امنیت ملی کشور را به مخاطره انداختند.
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی «خاورستان»، حسین توکلی استاد دانشگاه بیرجند در یادداشتی نوشت: اشغال ایران در شهریور ۱۳۲۰ توسط نیروهای متفقین یکی از نقطهعطفهای تلخ تاریخ معاصر ماست که باید با نگاهی دقیق و نقادانه مورد واکاوی قرار گیرد.
این واقعه نه فقط نمادی از تجاوز بیگانگان بلکه بازتابدهنده ضعف ساختاری، خیانت و بیتدبیری رژیم پهلوی به رهبری رضا شاه بود که کشور را در بحرانیترین شرایط جهانی، بدون مقاومت و به آسانی به متفقین تسلیم کرد.
رضا شاه، با وجود داشتن ارتشی نسبتا منظم و ساختاری متمرکز، در شرایط حساس جنگ جهانی دوم به جای اتخاذ سیاست مقاومت و دفاع از خاک کشور، به سرعت تن به اشغال داد. این اقدام نه ناشی از ضعف مادی صرف بلکه بیشتر از آن ناشی از خیانت و وابستگی سیاسی وی به قدرتهای بیگانه بود. او که برای حفظ موقعیت خود حاضر بود منافع ملی را قربانی سازد، با فرار ناگهانیاش از ایران، مهر تأییدی بر این بیغیرتی زد.
در بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی، این رفتار به عنوان نمونهای از «بیغیرتی حاکمان در برابر امت» مورد انتقاد جدی قرار گرفته است؛ حاکمانی که در بزنگاههای تاریخی، پشت ملت را خالی کردند.
همکاری رضا شاه با متفقین؛ خیانت به منافع ملی
پس از تسلیم، رضا شاه نه تنها در برابر اشغال مقاومت نکرد بلکه به همکاری فعال با متفقین پرداخت. این همکاری در واقع خیانتی آشکار به میهن بود و منافع ملی را در برابر منافع شخصی و حفظ قدرت، قربانی کرد.
رضا شاه با پذیرش این وضعیت، استقلال سیاسی ایران را به طور کامل به حراج گذاشت و زمینهساز تحمیل شرایط سخت اشغال و سلطه بیگانه شد. این مدل رفتاری، به نوعی الگویی شد که بعدها برخی جریانها در ایران از آن پیروی کردند.
فرار رضا شاه به شکل ناگهانی و بدون اطلاع قبلی، نشاندهنده سقوط اخلاقی و سیاسی رژیم پهلوی بود. این فرار نه تنها موجب از هم پاشیدن ساختار سیاسی و امنیتی کشور شد بلکه روحیه مقاومت و ایستادگی را در میان مردم تضعیف کرد. پیامدهای این اقدام تا سالها ادامه یافت و بیاعتمادی عمیقی نسبت به حاکمان وقت ایجاد کرد.
ضعف ساختار سیاسی و نظامی پهلوی
یکی از علل اصلی اشغال ایران، ضعف ساختار سیاسی و نظامی رژیم پهلوی بود. این رژیم نتوانست نیروهای مسلح را به شکل مؤثر بسیج و سازماندهی کند و به جای استراتژیهای دفاعی و مقاومت ملی، به سیاست تسلیم روی آورد. فقدان اراده سیاسی قوی، نبود هماهنگی میان نهادهای امنیتی و دولتی، و فساد گسترده، همه موجب شدند که ایران به آسانی تحت اشغال قرار گیرد و استقلال خود را از دست بدهد.
نگاهی به تحولات سیاسی امروز نشان میدهد که جریان سلطنتطلب، همچنان در بزنگاههای مهم ملی مانند جنگ ۱۲ روزه اسرائیل و ایران، به جای حمایت از منافع کشور، در کنار دشمنان ایران قرار میگیرند. این رفتار نه تنها تداوم خیانت تاریخی پهلویها است، بلکه زنگ هشداری برای ملت ایران است که مراقب باشد این جریان با بازی در زمین دشمن، امنیت ملی را به خطر نیندازد.
نقش جریان شبه روشنفکری در خیانتهای تاریخی
جریان شبه روشنفکری نیز در آن دوران و امروز نقش مهمی در تزریق ناامیدی و تسلیمطلبی دارد. این جریان با القای بیکفایتی و ناتوانی نظام و ملت، فضای سیاسی را به سمتی میبرد که مردم و مسئولان از مقاومت در برابر تهدیدات باز میمانند. چنین رویکردی به نوعی ادامهدهنده سیاستهای خیانتآمیز رژیم پهلوی در برابر تهدیدات ملی است و باید با آگاهی و نقد مستمر نسبت به آن برخورد شود.
اشغال ایران نه تنها استقلال سیاسی کشور را خدشهدار کرد، بلکه امنیت و آرامش ملی را نیز تحت تأثیر قرار داد. تحمیل تسلط بیگانه، افزایش نفوذ کشورهای خارجی در امور داخلی ایران، و کاهش اعتماد عمومی به حکومت، از جمله پیامدهای این رویداد بود. این دوران سخت، تجربهای عبرتآموز است که نباید فراموش شود.
لزوم هوشیاری ملت در برابر جریانهای تسلیمطلب
امروز بیش از هر زمان دیگر، ملت ایران باید نسبت به جریانها و سیاستهایی که تسلیمطلبی و سازش با دشمن را تجویز میکنند، هوشیار باشد. فراموش کردن خیانتها و ضعفهای گذشته، به معنای زمینهسازی برای تکرار آنهاست. تنها با آگاهی تاریخی و وحدت ملی میتوان از این تکرار جلوگیری کرد.
پرونده همکاریهای پشتپرده برخی گروهها، به ویژه سلطنتطلبها، با قدرتهای خارجی در گذشته و حال باید باز شود. این همکاریها نمونههای بارزی از خیانت به ملت و وطن هستند که نقض آشکار منافع ملی را به دنبال دارند. شناخت این شبکهها و مقابله با آنها، گام مهمی در حفاظت از امنیت ملی است.
اشغال ایران توسط متفقین نه صرفا حادثهای خارجی بلکه حاصل ضعف و خیانت رژیم پهلوی بود. این عبرت تاریخی به ما میآموزد که حفاظت از استقلال و امنیت کشور، تنها با ایستادگی ملی، هوشیاری سیاسی و دوری از سیاستهای تسلیمطلبانه ممکن است. امروز نیز باید با حفظ این هوشیاری، اجازه ندهیم تکرار خیانتهای گذشته، آینده ایران را تهدید کند.
لینک کوتاه خبر
نظر / پاسخ از
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر میگذارید!