حالت تاریک
یادداشت خبرنگار؛

وداع آخر...

وداع آخر...

فردا مردم می‌آیند؛ اما نه برای استقبال از رئیس‌جمهور؛ بلکه برای وداع آخر! وداع با شهید جمهور؛ سیدالشهدای خدمت؛ آیت‌الله سید ابراهیم رئیسی... .

پایگاه خبری تحلیلی «خاورستان»، زهرا زنگویی در یادداشتی نوشت: از همان عصرِ یکشنبه سی‌اُم اردیبهشت، هنوز هم حال ایران خراب است، هنوز هم به خود نیامده‌ایم! خبر‌ها گر چه تلخ و بد ‌بود، اما ناباورانه حقیقت داشت و حاکی از این بود که باز هم این ملت باید در فراق و فقدان فرزند خلف دیگری، زانوی غم‌اش را بغل بگیرد.

همه سر به بیابان و کوه و جنگل گذاشته بودند در جستجوی عزیزی مغتنم، همه که می‌گویم یعنی همه؛ از مسئولان رده اول دولت گرفته تا نیرو‌های امدادی هلال‌احمر، اورژانس، ارتش، سپاه، هیئت‌های کوهنوردی، موتورسواری، مردم بومی و محلی منطقه و.... در آن کوهستان‌های صعب العبور و جنگل‌های سرد؛ در عمق مه و باد و باران؛ تمام امکانات بسیج شده بود، گرچه نشانه‌های خوبی وجود نداشت، اما همچنان امید‌ها زنده بود.

مردمی هم که کاری از دستشان برنمی آمد؛ اما کوتاهی نکردند و در سراسر شهر‌ها و روستا‌ها، دست به دعا برداشته بودند و با توسل به امام هشتم، همه یک نوا سلامتی رئیس‌جمهورشان را از خدا طلب می‌کردند. دلشوره امان‌شان نمی‌داد و همه‌شان تا صبح چشمشان بیدار به صفحه تلوزیون و گوشی‌های موبایل خشک شد.

در همان لحظات ابتدایی صبح و بالاخره بعد از ١٧ ساعت جستجویی که هر لحظه اش به‌اندازه یک سال گذشت، گویا خبر‌هایی پیدا شد، اما صحنه‌های سقوط؛ آب پاکی را روی دست همه ریخت، دیگر امید‌ها مرد و نفس در سینه‌ها یخ زد؛ آری رئیس‌جمهور به همراه ٧ نفر از همراهانشان همه با پیکر‌هایی سوخته و اربا اربا؛ شهادت را در آغوش کشیده بودند.

این خبر برای همه ناگوار بود، اما برای اهالی شرق کشور و خصوصا خراسان جنوبی‌های خونگرم قضیه فرق می‌کند و بسیار جانکاه‌تر بود. آنها عزیزی را از دست دادند که برایشان پدر بود و همیشه دست نوازشش بر سر این منطقه محروم.

علق و علاقه خراسان جنوبی‌ها به آیت‌الله رئیسی تنها به همین سه سال ریاست‌جمهوری ایشان ختم نمی‌شود؛ بلکه بسیار دور‌تر، عمیق‌تر و دلپذیر‌تر بود. آنها مدت هاست که دل در گرو سید ابراهیم دارند؛ از خیلی وقت پیش او را برای خودشان برگزیده بودند.

از همان سال ١٣٨۵ و انتخابات چهارمین دوره مجلس خبرگان رهبری تا همین اسفند ١٤٠٢ و انتخابات ششمین دوره این مجلس؛ سید ابراهیم منتخب این مردم بوده است و هر روز محبوبیت او؛ رأیش را از 68.6 درصد در سال ١٣٨۵ به ٨٠ درصد در سال ١٣٩٤ و 82.58 درصد در سال ١٤٠٢ رساند.

در انتخابات ریاست‌جمهوری هم مردم این خطه تنها امیدشان را در وجود او دیدند و بیشترین رأی کشور به سید ابراهیم را در انتخابات ١٣٩٦ با 64.15 درصد و انتخابات ١٤٠٠ با 86.67 درصد، به نام خودشان ثبت کردند.

١٨ سال پدری کردن برای این استان، قلوب مردمانش را مملوء از عشق و ارادت به سید ابراهیم کرده و حالا این مردم در ماتم او، غمگسار‌تر و فسرده‌تر از همه می‌گریند، دل هاشان آشوب است و چشم هاشان مضطر؛ همه‌شان خود را یتیم و بی‌نوا می‌بینند، داد این حزن و اندوه را به کجا برند؟ حالا تمام خاطرات سفر‌های سیدابراهیم بخصوص سفر به مناطق مرزی و دِه کوره‌های این استان؛ یکی‌یکی در جلوی چشمان اشک‌بارشان مرور می‌شود و آه و ناله‌هایشان در فراق سید محرومان بلندتر.

براستی لقب سید محرمان برازنده سیدابراهیم است؛ او برای محرومیت این منطقه و مردم آن کم‌نگذاشت، او در توسعه طرح‌های زیرساختی استان از راه‌آهن و آب و جاده گرفته تا انتقال گاز و نهضت ملی مسکن و... اقدامات اساسی را به انجام رساند و آخرین سفر او هم به خراسان جنوبی، مصادف با اربعین حسینی و در جهت آغاز عملیات زیر‌سازی خط آهن نهبندان- بی‌رجند- قاین- یونسی بود.

اما گویا آن سفر اربعین؛ آخرین سفرش به این دیار نبوده و قرار است او دوباره؛ فردا سوم خردادماه هم به سفر استانی بیاید، ولی این بار سید ابراهیم طور دیگری و با نیت دیگری خواهد آمد، او دیگر برای کلنگ زنی و افتتاح پروژه نمی‌آید، دیگر نمی‌خواهد لحظه به لحظه سفرش را به دیدار مردم و برای حل مشکلاتشان برود!

فردا مردم می‌آیند؛ اما نه برای استقبال از رئیس‌جمهور؛ بلکه برای وداع آخر! وداع با شهید جمهور؛ سیدالشهدای خدمت؛ آیت‌الله سید ابراهیم رئیسی.... این سفر را امید دیدار دیگری نیست، دیگر وعده دیدار به قیامت....

نام و یاد آیت‌الله سیدابراهیم رئیسی با خراسان جنوبی گره خورده؛ گرهی که در قلب هاست و آنقدر کور است که به هیچ دندانی هم باز نمی‌شود، این بار مردم قدرشناس‌تر از همیشه برای دیدار با محبوبشان می‌آیند.

انتهای پیام/٧

لینک کوتاه خبر

نظر / پاسخ از