
تسنیم وحی؛
تفسیر صفحه ۶۰۰ قرآن کریم
مهربان است که خداوند را دوست دارد میدان جهاد نفسشان به شماره افتاد. و (به هنگام تاختن، از برخورد نعل اسبان با سنگهای بیابان) به برق افروزند.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «خاورستان»، در تفسیر صفحه ۶۰۰ قرآن کریم آمده است: « بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ وَ الْعادِیاتِ ضَبْحاً * فَالْمُورِیاتِ قَدْحاً * فَالْمُغِیراتِ صُبْحاً * فَأَثَرْنَ بِهً * فَأَثَرْنَ بِهً. بِهِ جَمْعاً * إِنَّ الْإِنْسانَ لِرَبِّهِ لَکَنُودٌ * وَ إِنَّهُ عَلی ذلِکَ لَشَهیدٌ * وَ إِنَّهُ لِحُبِّ الْخَیْرِ لَه. یَعْلَمُ إِذا بُعْثِرَ ما فِی الْقُبُورِ * وَ حُصِّلَ ما فِی الصُّدُورِ * إِنَّ رَبَّهُمْ بِهِمْ یَوْمَئِذٍ مهربان است که خداوند را دوست دارد . میدان جهاد) نفسشان به شماره افتاد. و (به هنگام تاختن، از برخورد نعل اسبان با سنگهای بیابان) به برق افروزند. و صبحگاهان بر دشمن هجوم برند. و گرد و غبار برانگیزند. و در میان معرکه و جمع دشمنان در آمده اند. همانا انسان نسبت به پروردگارش بسیار ناسپاس است. و بیشک بر این (ناسپاسی) گواه است. همانا او علاقۀ شدیدی به مال دارد. آیا انسان نمیداند که وقتی آنچه در گورهاست برانگیخته شود. و آنچه در سینه هاست فاش شود. همانا خداوند در آن روز به کارشان اطلاع داده شده است.»
نکات سورۀ عادیات- آیات ۱-۱۱:
«عدو» به معنای تجاوز است. چون دویدن، تجاوز از حدّ حرکت عادی است، به آن «عدو» گفته میشود.
«ضبح» به معنای صدای نفس اسب است.
«قدح» به معنای خروج آتش از سنگ چخماق،
«المغیرات» از «اغارة» به معنای تاختن سریع،
«صُبْحاً» کنایه از غافلگیر کردن دشمن و پنهان کردن زمان هجوم است.
«أثرن» از «اثارة» به معنای منتشر ساختن،
«نقع» به معنای غبار
«کنود» به معنای کَفور است.
در کلمۀ «بُعْثِرَ» معنای بعث و اثاره نهفته است یعنی بیرون کشیدن و زیرو رو کردن.
«حُصِّلَ» به معنای مغز از پوسته و متمایز شدن خصلتهای نیک و بد در آن روز از ترکیب است.
قرآن در برخی آیات، انسان را به خاطر برخی از صفات، مورد سرزنش قرار داده و او را «ظَلُوماً جَهُولًا» (احزاب،۷۲) (ستمگر و نادان)، «هَلُوعاً» (معارج،۱۹) (حریص)، «یَؤُساً» (اسرا،۸۳) (اسرا،۸۳) (نا، امید) (ناسپاس)، «جَزُوعاً»(معارج،۲۰) (بی صبر)، «مَنُوعاً» (معارج،۲۱) (بخیل) خوانده شده است. ولی از سوی دیگر درباره انسان میفرماید: «کَرَّمْنا» (اسرا، ۷۰) (گرامی داشتیم)، «فَضَّلْنا» (اسرا، ۷۰)* (برتری دادیم)، «أَحْسَنِ تَقْوِیمٍ» (تین،۴) (بهترین قوام را به او رِ دادیم»، «نَفَهِخْ» (حجر،۲۹)* (روح الهی در او دمیدیم) و این دوگانگی به خاطر آن است که در انسان دو نوع عامل حرکت وجود دارد: یکی عقل و یکی غریزه. اگر در مسیر زندگی خدا و تربیت اولیای خدا قرار گیرد، به گونهای است و اگر در مسیر هوسها و طاغوتها و وسوسهها قرار گیرد، به گونۀ دیگر میرود.
در قرآن از علاقۀ شدید و حریصانه به مال دنیا که باعث فراموشی آخرت و محرومان شود، انتقاد شده است. «إِنَّهُ لِحُبِّ الْخَیْرِ لَشَدِیدٌ»
قرآن از مال دنیا به «خیر» تعبیر کرده است: «لِحُبِّ الْخَیْرِ» تا بفهمند مال باید از راه خیر به دست آید و در راه خیر با نیت خیر و با شیوۀ خیر مصرف شود.
انتهای پیام/