به گزارش خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی «خاورستان» چند روز است که بی‌تاب و قرارم، دلتنگم و آرام ندارم، برای رسیدن روز پنجشنبه لحظه شماری کردم، تمام ثانیه‌ها سخت و طولانی گذشت. اما بالاخره پنجشنبه قرار رسید.

از همان بعد نماز صبح، چشم‌هایم به ساعت خشک شده و بی‌صبرانه ثانیه به ثانیه ساعت ۷ را به انتظار نشستم.

از خیلی زودتر خودم را آماده می‌کنم، لباس‌های مشکی‌ام را پوشیده و کم‌کم راهی محل قرار می‌شوم.

امروز قرار است رئیس‌جمهور آخرین سفر استانی اش را به وطن دوم خودش؛ دیار دارالمومنین بیرجند بیاید، این آخرین حضور و آخرین دیدار است.

در دلم ولوله‌ای به پاست، برای آخرین دیدار مشتاقانه به پیش می‌روم، قرار است امروز پیکر پاک و مطهر رییس جمهور عزیزمان بر دست مردم مومن و قدرشناس بیرجند تشییع شود.

ساعت حوالی ۷ و نیم است، محدودیت‌های ترافیکی، رفت‌و‌آمد‌ها را با سختی مواجه کرده و من هم مجبورم مثل همه قسمتی از مسیر را پیاده طی کنم. هر طور شده خودم را به میدان جانبازان می‌رسانم.

اینجا شلوغ است، جمعیت فوج‌فوج از خیابان‌ها و کوچه پس کوچه‌های اطراف خودشان را به محل قرار می‌رسانند.

همه آمده‌اند، زن و مرد، دختر و پسر، پیر و جوان. هر لحظه جمعیت بیشتر و بیشتر می‌شود، همه‌جا یکدست سیاهپوش شده، همه عزادارند، همه عزیز از دست داده‌اند و غم‌شان مشترک است.

چهره‌ها اندوه بار و دل‌ها پریشان است، برخی مادران در‌حالی‌که سرشان را تکان‌تکان می‌دهند، نوحه و نوا‌هایی را زمزمه می‌کنند، گویی قلبشان از درد فراق عزیزشان سخت به تنگ آمده است.

باز هم جمعیت عظیم‌تر شده، بسیاری از عزاداران و سوگواران خودشان را از شهر‌های اطراف به بیرجند رسانده‌اند تا برای آخرین‌بار با محبوبشان دیدار و او را به سمت بهشت برین وعده حق؛ بدرقه کنند.

کم‌کم زمان وصل یار می‌رسد، از دور خودروی حمل پیکر‌های مطهر شهدا با جمعیت کثیری در اطراف آن، به جمع سوگواران نزدیک می‌شود و در بین مردم محصور می‌شود.

در این مراسم علاوه بر شهید سید ابراهیم رئیسی، شهید مالک رحمتی و سیدمهدی موسوی هم افتخار حضور در جمع مردم مهمان‌نواز خراسان جنوبی را داده‌اند.

مردم عنان از کف داده، سراز پا نمی‌شناسند و به سمت خودرو حمل پیکر‌ها هجوم می‌برند، با دیدن تابوت مزین به پرچم سرافراز ایران و تصویر پر مهر و صمیمی سید ابراهیم، اشک‌ها بی‌اختیار بر پهنه‌های صورت جاری می‌شود. گویی سال‌ها یعقوب‌وار در غم یوسف رنجیده‌اند و حالا به شکرانه وصال او اشک می‌ریزند؛ اشکی نه از سر شوق که از دلتنگی و دل کندن. آخر از همان عصرِ یکشنبه‌یِ حادثه تا حالا، عجیب به‌هم‌ریخته‌اند، دلشان از مو هم نازک‌تر شده، چند روز است عزیزی را از دست داده‌اند که همیشه در سایه پر از لطف و مهرش بوده و دلهاشان گرم به حضورش.

همه در کنار خودرو به سمت ابتدای خیابان پاسداران در حرکتند، در طول مسیر؛ عزاداران شال‌ها و چفیه‌هایشان را به سمت تابوت پرت می‌کنند تا برایشان متبرک شود و به‌عنوان هدیه‌ای از شهید، به یادگار داشته باشند.

مداح مرثیه‌خوانی می‌کند، همه ابیاتی را با او زمزمه و تکرار می‌کنند و اشک می‌ریزند، با ذکر یا حسین؛ اینجا دل‌ها همه کربلایی شده است.

امروز غوغای دیگری در بیرجند به پاست، این سفر استانی رئیس‌جمهور؛ پرشور‌تر و باشکوه‌تر از همه سفر‌ها شده، امروز همه از جای‌جای خراسان جنوبی خودشان را به بیرجند رساندند و در آخر سفر استانی رئیس‌جمهور، حماسه‌ای دیگر آفریدند.

در این دریای جمعیت؛ دیگر کسی نامه در دست ندارد، دیگر کسی تقاضای وام و کمک ندارد، امروز همه فقط و فقط به عشق خود رییس جمهور و با بهتر بگویم شهید جمهور آمده‌اند، برای شفاعت گرفتن آمده‌اند.

امروز خیل عظیم مردم نشان داد که قدرشناس خدمتگزار خود هستند، نشان داد که رابطه آنها با سیدابراهیم؛ رابطه‌ای قلبی و عمیق است. آنها آمدند تا بگویند طعم شیرین خدمت را چشیده‌اند و یاد و نام رئیس‌جمهور خدوم‌شان برای همیشه در خاطرشان زنده است و راه خدمت او پر رهرو خواهد بود.

امروز خراسان جنوبی با فرزند پرافتخارش وداع کرد، بدرقه‌ای تاریخی که تاکنون در بیرجند دیده نشده و تکرار هم نخواهد شد. امروز مردم در سفر آخر رئیس‌جمهور و نماینده منتخب‌شان در مجلس خبرگان رهبری دین خود را ادا کرده و سنگ تمام گذاشتند.

‌

انتهای پیام/