نامزد انتخابات حوزه بیرجند عنوانکرد:
عبوراز منافعحزبی و جزئی برای تأمین منافعملی
نامزد انتخابات حوزه انتخابیه بیرجند، درمیان و خوسف گفت: در انتخابات؛ سوای گرایشهای فکری و سیاسی، باید برای رضای خدا و تأمین منافع ملی، پاره گرایشها، خرده نگریها و خردهاندیشهها را کنار بگذاریم.
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی «خاورستان»، گفتگو با آقای دکتر حسین زنگویی نویسنده، پژوهشگر و استاد دانشگاه فرهنگیان که خودش هم برای نامزدی در انتخابات این دوره از مجلس ثبت نام کرده بود و بعداً انصراف خود را اعلام کرد، منتشر شد.
*چه کاری باید انجام دهیم تا انتخاباتی با شور و شعور بیشتر داشته باشیم؟
مثلی داریم که میگوید قاصد فرست، عاقل فرست، این مثل محصول فرهنگ ما خراسانی هاست که میگویند اگر کسی را به جایی میفرستید، باید عاقل باشد. اما منظور از عقل چیست؟ یعنی اگر میخواهید تصمیمی بگیرید؛ این تصمیم باید مبتنی بر اصول عقلانی بوده و رابطه علت و معلولی آن درست باشد. اکنون سکاندار نظام که رهبر معظم انقلاب است تأکید میکند که در این شرایط و دوره بحرانی، ضرورتهایی که میتواند اتفاق بیفتد و به انقلاب و پایداری آن کمک کند، تبیین هویت ملی و دینی است. اما تبیین هویت ملی و دینی یعنی چه؟ یعنی اینکه باید نامزدی انتخاب شود که کارشناسیهای علمی و دینی داشته باشد تا وقتی به مجلس میرود، نماینده خواستهها واندیشههای پنهانی و خفته مردم باشد و بتواند کاری کند که حضورش به عنوان یک فرد در جمع، برای تأمین نیازهای کشور باشد. وقتی که میگوییم کار عقلانی بکنید، یعنی کسی که میخواهد رأی بدهد؛ با خودش حساب کند که چرا میخواهد به فلان نامزد رأی بدهد؟
در بین نامزدای انتخاباتی افراد جوان، میان سال و مسن وجود دارند، اما باید کدام یک را انتخاب کرد و به مجلس فرستاد؟ برخیها معتقدند که باید نیروهای جوان را انتخاب کرد و برخیها هم بر انتخاب افراد مسن و با تجربه تأکید دارند.
بنده با این بیت شعر جهان را جمله خط و خال ابروست - که هر چیزی به جای خویش نیکوست، این موضوع را تشریح میکنم. انرژی و نیروی پیشبرنده و پیشران جامعه را جوانها دارند و جنگ را هم همین جوانها اداره کردند و اکنون هم دانشگاهها، نوآوریها و علوم جدید را جوانانها اداره میکنند، اما آیا موضوع به معنی این نیست که پس دیر به افرادی که مسن و صاحب تجربه هستند، نیازی نداریم چرا که بر اساس همان مثلها هر جا پیری هست، تدبیری هست. بنابراین بنده این بحثهای پیر و جوان را قبول ندارم.
تبیین هویت ملی و دینی مورد تأکید رهبر است، داشتن ۳۰ سال تجربه کاری مهم نیست، چرا که هر کارمندی که وارد سیستم اجرایی شود بعد از ۳۰ سال بازنشسته میشود. در واقع کار عقلانی این است که از ۳۰ سال سابقه کاری، چه چیزی حاصل شده که به عنوان یک تجربهای، یافتهای، نوآوری واندیشهای میتواند به این کشور کمک کند. در حقیقیت اگر ۳۰ سال تجربه کاری، محصولش رهاورد فکری، طرح واندیشهای باشد و پشتوانه علمی و بنیادی داشته باشد، مهم است.
بنده ۳۷ سال معلمی کردم که ۱۶ سال آن در آموزش و پرورش و ۲۱ سال هم در دانشگاه بوده است، اما محصول این ۳۷ سال معلمی چیست؟ من طی این ۳۷ سال به تجاربی از فرهنگ مردم و فرهنگ ملی رسیدم که هر بخشی از آن میتواند جای خالی یکی از فضیلتها و بایدهای جامعه را پر کند.
اکنون این سؤال مطرح میشود که چرا جامعه ما اینگونه شده، چرا اینقدر منتقد داریم؟ چون عقلانیت را در مسیر هدف و کارهای خودمان نداشتیم، رأی دادهایم، اما بر اساس نیازهای جامعه بررسی نکردهایم، امتیاز ندادهایم، فاکتوربندی نکردهایم، نیازسنجی نکردهایم.
*وظیفه نخبگان، مسئولین و اقشار و جریانهای سیاسی برای برگزاری انتخابات و مشارکت پرشور چیست؟
همه ما یک منافع ملی و منافع جزئی، حزبی و گروهی داریم که این منافع جزئی در ذیل منافع ملی تعریف میشود. یکی از بزرگان روحانیت استان که قبلاً در کسوت نمایندگی مجلس هم بوده، چند سال قبل مهمان بنده بود که در مباحثی که داشتیم؛ این موضوع پیش آمد که چرا وضعیت استان اینگونه است؟ چرا حول محور منافع ملی اجماع نداریم؟ او در پاسخ به این سؤال میگفت که؛ در استانهای کرمان، یزد و اصفهان، وقتی پای منافع ملی پیش میآید، دیگر هیچ کس به هیچ کدام از علایق شخصی خود توجه نمیکند. آقای حسین شریعتمداری نیز اخیراً در یکی از برنامههای تلوزیونی میگفت که در کرمان نیروها را بر سه محور جمع کردیم و گفتیم هر کس به این سه محور پایبند است، به عنوان نماینده ما انتخاب خواهد شد، کسی که با رهبری و نظام زاویه نداشته باشد، پاکدست و پاک سابقه باشد، مشکل خاص و تفکر انحرافی نداشته باشد.
بنابراین میبینیم که دربرخی مناطق کشور وقتی میخواهد منافع ملی تأمین شود، مردم آن منطقه وسعت مشرب و وسعت نظر پیدا میکنند و دایره پذیرششان را زیاد میکنند. ما هم در خراسان باید همین کار را بکنیم، اما اکنون که حدود ۲۰ سال از استان شدن خراسان جنوبی میگذرد، چرا هنوز نمیتوانیم یک استاندار بومی را روی کار بیاوریم و او را تحمل کنیم؟ چون با هم کنار نمیآییم! چون در شهرستانها و در شهر بیرجند، نمیتوانیم منفعت کلی را ببینیم! فقط میخواهیم منافع جزئی تأمین شود. اما منافع جزئی چه نتایجی دارد؟ در حالی که وقتی توجه بر منافع کلی باشد، وحدت نظر و وحدت رویه در استان ایجاد میشود و باعث تقویت و پیوند دلهای مردم شهرستانها میشود.
قطعاً وقتی فلان نماینده مجلس برای تأمین منافع جزئی خودش به مدیرکل استان فحش میدهد، نتیجه آن تفرقه آرا و پراکندگی بین نظرات و عواطف مردم استانها میشود. بنابراین سوای گرایشهای فکری و سیاسی، باید برای رضای خدا و تأمین منافع ملی استان، این پاره گرایشها، خرده نگریها و خردهاندیشهها را کنار بگذاریم و از خودمان بزرگی نشان دهیم. قطعاً بزرگی به وسعتاندیشه و مشرب است نه به سرزمین، هیکل و ادعاهای نادرست. در واقع هر کس بزرگوارتر است؛ کریمتر است، هر کس کریمتر است؛ بزرگمنشأنهتر فکر میکند.
قطعاً در ایجاد این رویه بزرگان تأثیر دارند. بنده به عنوان معلم، دانشجو و مخاطب دارم و باید به دانشجوهایمان به شاگردانمان و به مخاطبهایمان یاد بدهیم که باید به خاطر منافع کلی و ملی، از خواستهها و نظرات شخصی گذشت تا به جایی برسیم، در غیر این صورت درجا خواهیم زد.
۲۰ سال است که انتخابات استانی برگزار میکنیم، از سال ۱۲۸۵ و حدود ۱۵۰ سال قبل؛ داریم نماینده انتخاب میکنیم، اما نتیجه آن چه شده است؟ چرا به یک وحدت و سرمایه ملی، فکری و جمعی نرسیدهایم؟ چرا بزرگانمان را کوچک میکنیم؟ چرا به فرهنگمان احترام نمیگذاریم؟ در واقع وقتی که منافع فردی را در نظر میگیریم، یعنی حاضر نیستیم زیر سایه بزرگان حرکت کنیم و بزرگان محور و الگو باشند. وقتی که بزرگان و فرهنگ تباه شدند، تباهی و فساد فرهنگی پیش میآید، تباهی و فساد فرهنگی هم همه رذایل و مفاسد را به دنبال خودش دارد.
*تبیین هویت ملی و دینی مورد تأکید مقام معظم رهبری یعنی چه و نمایندگان چگونه میتوانند در تحقق این مسیر حرکت کنند؟
تبیین یعنی بیان کردن، شرح و بازکردن، هویت هم یعنی چیستی، هویت ملی یعنی چه ملیتی داریم؟ چه زیرساختهای فکری و ملی داریم که اگر برای مردم و جوانان بگوییم به کشور علاقهمند میشوند؟ چه ویژگیها، زیرساختها و باورهای دینی داریم که اگر جوان ما آن را بداند، به کشور و نظام علاقهمند میشود و باعث رشد و شکوفایی میشود؟
وقتی که به گذشته ایران برمی گردیم میبینیم که بر اساس مستندات سه هزار ساله، قوم ایرانی هرگز بت پرست و مشرک نبوده است، یعنی همیشه بهاندیشه الهی و ربوبیت خداوند معتقد بوده است. وقتی که این ربوبیت واندیشه الهی را در طول مسیر میبینیم، بزرگانی ظهورکردند و گفتند که شعار قوم ایرانی؛ پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک است.
بسیاری از آیات قرآن و روایتها برای تبییناندیشهها آمده است، باید تبیین هویت ملی بکنیم تا جوان ما بفهمد که قوم ایرانی عقبه فکری و فرهنگی بسیار قوی و نیرومندی دارد که این عقبه میگوید تو باید فکرت و گفتارت درست باشد، وقتی هم که گفتار واندیشهات درست بود، رفتارت درست میشود. جوان ما باید بفهمد اگر میخواهد در ایران زندگی و خدمت کند، باید به کمال برسد باید به این باورها و زیرساختهای فکری قوم ایرانی آگاهی داشته باشد و وقتی به گفتار و کردار نیک پایبند شود، فساد کم میشود، به ایران و خانه خود تعلق خاطر پیدا میکند.
در این خصوص باید همه مسئولان، نخبگان، معلمان، فرهنگیان و همه کسانی که بلندگو و تریبون دست آنهاست، فضائل، کرامت و محصولات فکری و فرهنگی جمعی را برای مردم باز کنند. تمام امثال و داستانهای ایرانی، همه به خیر و خوبی، دستگیری، ایثار، کار و تلاش و... دعوت میکند، اما هم اکنون فرهنگ کار در کشور ما چقدر طرفدار دارد؟ در حالی که مردم باید آثار تمدنی کشور مثل سنگ نگارهها را ببینند که گذشتگان ما چقدر کار کردند تا مظاهر تمدن قوم ایرانی و مظاهر کار و تلاش را بسازند و برای مردم به یادگار بگذارند.
وقتی مقام معظم رهبری تأکید میکنند که تبیین هویت ملی و دینی انجام دهید، یعنی زیرساختها و زیربناهای فکری جمعی قوم ایرانی را باز کنید، تبیین هویت دینی کنید، خلاصه و پیام دین را برای مردم بیان کنید. مشکل فقط با گریاندن مردم مشکل حل نمیشود، در واقع مردم هم باید بر ناتوانیهای خود و مظلومیت مظلومان بگریند و هم بر پیشرفتهایشان بخندند.
وقتی نمیتوانی پیشرفت فراهم کنی، جایی برای انبساط خاطر آدم باقی نمیماند. رهبر انقلاب میفرماید که باید این زیرساختها و راهکارهای فکری و عملی برای مردم و جوانان گفته شود تا بدانند ما بر چه گنجهایی از باورها و ثمرات و تجربیات قوم ایرانی و دینی نشستهایم که باید از آنها استفاده کنیم تا حرکت کنیم.
*کمتر از یک هفته تا برگزاری انتخابات مجلس و خبرگان رهبری باقی مانده است، صحبت شما با مردم و نامزدهای انتخاباتی چیست؟
هر ملتی که در این دنیا زندگی میکند، یک سری دوستان و یک سری دشمنانی دارد. همه میدانند که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، جمهوری اسلامی دشمنان زیادی دارد که دلیل آن هم در تفکر ثابت و منطقی است که دارد. این تفکر تأمینکننده خواستها و نیازهای بیگانگان نیست، چون قبلاً آنها حاکمان ایران را به عنوان گاو شیرده خود میشناختند و امروز ما میخواهیم که عزت و عظمت ایرانی و اسلامی را نشان دهیم.
اما این عزت و عظمت ایرانی و اسلامی، اکنون از طریق حضور مردم پای کار درست میشود، یعنی اگر دشمنان بدانند که مردم ایران پای کار هستند، سرجای خودشان مینشینند. برای اینکه نشان دهیم که پای کار هستیم، بهترین، منطقیترین و آزادانهترین نمایش ایناندیشه، حضور در انتخابات است.
ما حق داریم، حرف داریم، این حق و حرفمان را باید در انتخابات نشان دهیم. وقتی که مجموع افکار واندیشههای مردم روی هم ریخته شود و در قالب یک نماینده برای خدمت به نظام شکل بگیرد، میتوانیم بگوییم که وظیفه خود را در خصوص زنده بودن و برپاماندن انقلاب ایفا کردیم.
بنابراین باید در انتخابات شرکت کنید که اگر شرکت نکنید، دشمن در صحنه مقابل شرکت میکند، باید رأی بدهید که اگر رأی ندهید، دیگران بر علیه شما رأی میدهند. پس حضور شما، رأی شما و مشارکت شما در نظام اسلامی، تأمینکننده خواستههای سکاندار انقلاب است که ان شاء الله مورد رضایت خداوند هم هست.
انتهای پیام/۷