تسنیم تلاوت صفحه ۲۰۰ قرآن
بترسیم از آنان که دیروز فراری بودند و امروز داوطلب حضور در جبههاند. «لَنْ تَخْرُجُوا مَعِیَ أَبَداً»
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی«خاورستان»،عدد هفتاد، رمز کثرت و زیادی است؛ نه بیان تعداد معیّن. یعنی هر چه برای آنان استغفار کنی بیاثر است؛ نه آنکه اگر مثلًا هفتاد و یک بار شد، بخشوده میشوند.
نظیر آیۀ ۶ سورۀ منافقون: «سَواءٌ عَلَیْهِمْ أَسْتَغْفَرْتَ لَهُمْ أَمْ لَمْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ لَنْ یَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ» که عددی ذکر نشده است. در روایات نیز آمده است که پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله فرمودند: اگر بدانم استغفار بیش از هفتاد بار نجاتشان میدهد، استغفار میکردم. (تفسیر مجمع البیان)
انسان در سقوط به حدّی میرسد که هیچچیز نجاتش نمیدهد؛ مثل بیماری که اگر روح از او جدا شود، تلاش همۀ پزشکان اثری ندارد.
۱. گناه مسخره کردنِ دین تا آنجاست که استغفار پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله نیز کارساز نیست. «فَیَسْخَرُونَ مِنْهُمْ» «فَلَنْ یَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ»
۲. تا انسان خود دگرگون نشود و انقلابی در درون نیابد، دعای پیامبر نیز کارساز نیست. «فَلَنْ یَغْفِرَ اللَّهُ» «کَفَرُوا بِاللَّهِ»
۳. دلسوزی برای منافق لجوج، بیفایده است. «إِنْ تَسْتَغْفِرْ» «فَلَنْ یَغْفِرَ اللَّهُ»
۴. خداوند، در هدایت بخل ندارد؛ منافقان از قابلیّت افتادهاند. «کَفَرُوا»
۵. کفر، مانع مغفرت، و فسق، مانع هدایت است. «کَفَرُوا»، «الْفاسِقِینَ»
تفسیر صفحۀ ۲۰۰ قرآن کریم - سورۀ توبه - آیۀ ۸۱ - تفسیر نور:
«فَرِحَ الْمُخَلَّفُونَ بِمَقْعَدِهِمْ خِلافَ رَسُولِ اللَّهِ وَ کَرِهُوا أَنْ یُجاهِدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ قالُوا لا تَنْفِرُوا فِی الْحَرِّ قُلْ نارُ جَهَنَّمَ أَشَدُّ حَرًّا لَوْ کانُوا یَفْقَهُونَ» «به کسانی که بر خلاف (فرمانِ) رسول خدا، از جنگ سر باز زدند و از خانه نشستن خود (به هنگام جنگ تبوک) شادمان شدند و از اینکه با اموال و جانهای خود در راه خدا جهاد کنند، کراهت داشتند و (به دیگران نیز) گفتند در این گرما (برای جنگ) بیرون نروید! بگو: آتش دوزخ، سوزانتر است اگر میفهمیدند.»
شأن نزول این آیه در مورد جنگ تبوک است.
این آیه، سه نشانه برای منافقان ذکر کرده است: الف: از جبهه نرفتن به جای پشیمانی شادند؛ ب: جهاد با مال و جان برایشان سنگین است؛ ج: دیگران را از جبهه رفتن منع میکنند.
طبق آیات گذشته، منافقان مانع کمک مالی دیگران میشدند؛ مطابق این آیه نیز از حضور در جبهه، تخلّف میکنند و دیگران را هم دلسرد میکنند.
۱. شادی به خاطر نرفتن به جبهه و تخلّف از فرمان پیامبر، نشانۀ نفاق است. «فَرِحَ الْمُخَلَّفُونَ»
۲. بدتر از جبهه نرفتن، شکستن قداستِ رهبری و تخلّف از فرمان اوست. «بِمَقْعَدِهِمْ خِلافَ رَسُولِ اللَّهِ»، نفرمود: «بمقعدهم عن الجهاد»
۳. اطاعت بیچونوچرا از رسول خدا لازم است. «بِمَقْعَدِهِمْ خِلافَ رَسُولِ اللَّهِ»
۴. مؤمنِ ترسو، از منافق جداست. ترسو کمک مالی میکند، میل قلبی برای جهاد هم دارد، امّا منافقان، نه کمک میکنند و نه میل کمک دارند. «کَرِهُوا أَنْ یُجاهِدُوا»
۵. منافقان برای باز داشتن مردم از جهاد، با تبلیغ دلسرد کننده و اخلالگری، مشکلاتی چون گرم بودن هوا را بهانه قرار میدهند. «قالُوا لا تَنْفِرُوا فِی الْحَرِّ»
۶. در آستانۀ جنگ باید آماده باشیم تا شایعات و سخنان دلسردکنندۀ منافقان را به سرعت خنثی کنیم. «قالُوا»، «قُلْ»
۷. در پاسخگویی به تبلیغات دشمن، از اصطلاحاتِ خودش استفاده کنیم. «الْحَرِّ»، «أَشَدُّ حَرًّا»
۸. یاد معاد، عامل حرکت بهسوی جبهه است، «قُلْ نارُ جَهَنَّمَ» مؤمنان واقعی هرگز گرمی هوا را مانع جهاد نمیدانند.
۹. منافقان، ظاهربیناند و شناخت عمیق ندارند. «لَوْ کانُوا یَفْقَهُونَ»