تسنیم وحی؛
تفسیر صفحه ۴۲۹ قرآنکریم
درباره ایمان به معاد و دیگر امور غیبی در صفحه ۴۲۹ قرآن بخوانید.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی«خاورستان»، در نکات تفسیری صفحۀ ۴۲۹ قرآن کریم، سورۀ سباء آمده است:
تفسیر صفحۀ ۴۲۹ قرآن کریم - سورۀ سبأ - آیۀ ۸ - تفسیر نور:
«أَفْتَری عَلَی اللَّهِ کَذِباً أَمْ بِهِ جِنَّةٌ بَلِ الَّذِینَ لا یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ فِی الْعَذابِ وَ الضَّلالِ الْبَعِیدِ» «آیا او (دانسته) بر خدا دروغی بسته یا جنونی در اوست؟ (نه، چنین نیست) بلکه کسانی که به آخرت ایمان ندارند در عذاب و گمراهی دوری (از نجات و حقّ) هستند»
پیامهای سورۀ سبأ - آیۀ ۸:
۱. برخی کفّار خدا را قبول دارند و با اینکه معاد را قبول ندارند، دروغ بستن به خدا را بد میدانند. «أَفْتَری عَلَی اللَّهِ»
۲. کافران، همۀ راه های انحرافی را میروند ولی ایمان نمیآورند. «أَفْتَری- أَمْ بِهِ جِنَّةٌ- لا یُؤْمِنُونَ»
۳. بیایمانی به آخرت، نوعی عذاب است، هم در دنیا و هم در آخرت. (نگرانی از پوچی، ترس از مرگ و هدر رفتن تلاشها، بزرگ ترین عذاب دنیوی است.) «فِی الْعَذابِ»
۴. کسی که قیامت را نپذیرد، هیچ راهی برای نجاتش نیست. «الضَّلالِ الْبَعِیدِ»
تفسیر صفحۀ ۴۲۹ قرآن کریم - سورۀ سبأ - آیۀ ۹ - تفسیر نور:
«أَ فَلَمْ یَرَوْا إِلی ما بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَ ما خَلْفَهُمْ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ إِنْ نَشَأْ نَخْسِفْ بِهِمُ الْأَرْضَ أَوْ نُسْقِطْ عَلَیْهِمْ کِسَفاً مِنَ السَّماءِ إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیَةً لِکُلِّ عَبْدٍ مُنِیبٍ» «آیا به آن چه از آسمان و زمین، پیش رو و پشت سرشان است نگاه نکردند؟ اگر بخواهیم آنان را در زمین فرو میبریم یا قطعه هایی از (سنگهای) آسمان را بر سرشان فرود میآوریم، همانا در این (تهدید) برای هر بندۀ توبه کاری عبرت قطعی است»
پیامهای سورۀ سبأ - آیۀ ۹:
۱. برای ایمان به معاد و دیگر امور غیبی، از محسوسات کمک بگیرید. فکر در عظمت جهان هستی، سرچشمۀ ایمان به معاد است. در آیۀ قبل فرمود: «لا یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ» در این آیه می فرماید: «أَ فَلَمْ یَرَوْا إِلی ما بَیْنَ ...» چرا به آفریده ها نمینگرند؟
۲. دست خداوند برای هر گونه تغییری در نظام هستی باز است. «إِنْ نَشَأْ»
۳. در کنار منطق، تهدید هم لازم است. «أَ فَلَمْ یَرَوْا- نَخْسِفْ بِهِمُ الْأَرْضَ»
۴. تفکّر دربارۀ هستی، سرچشمۀ بندگی و انابه به درگاه خداوند است. «أَ فَلَمْ یَرَوْا ... عَبْدٍ مُنِیبٍ»
تفسیر صفحۀ ۴۲۹ قرآن کریم - سورۀ سبأ - آیۀ ۱۰ - تفسیر نور:
«وَ لَقَدْ آتَیْنا داوُدَ مِنَّا فَضْلًا یا جِبالُ أَوِّبِی مَعَهُ وَ الطَّیْرَ وَ أَلَنَّا لَهُ الْحَدِیدَ» «و همانا داوود را از سوی خود فضیلتی دادیم (و گفتیم:) ای کوه ها! با او (در تسبیح خدا) هم نوا شوید و (ای) پرندگان! (همراهی کنید) و آهن را برای او نرم کردیم»
نکتههای سورۀ سبأ- آیۀ ۱۰:
شاید توبه و نالۀ کوه ها با داوود، همان تسبیح آنها باشد. «إِنَّا سَخَّرْنَا الْجِبالَ مَعَهُ یُسَبِّحْنَ بِالْعَشِیِّ وَ الْإِشْراقِ» (ص، ۱۸)
خداوند به حضرت داوود علیهالسّلام دوازده فضیلت داده است:
۱. علم الهی. «وَ لَقَدْ آتَیْنا داوُدَ وَ سُلَیْمانَ عِلْماً» (نمل،۱۵)
۲. نبوّت و رسالت. «آتاهُ اللَّهُ الْمُلْکَ وَ الْحِکْمَةَ» (بقره،۲۵۱)
۳. کتاب آسمانی. «آتَیْنا داوُدَ زَبُوراً» (اسراء ، ۵۵)
۴. خلافت. «یا داوُدُ إِنَّا جَعَلْناکَ خَلِیفَةً فِی الْأَرْضِ» (ص،۲۶)
۵. استواری حکومت. «شَدَدْنا مُلْکَهُ» (ص،۲۰)
۶. امکانات فراوان. «أُوتِینا مِنْ کُلِّ شَیْءٍ» (نمل،۱۶)
۷. حکمت. «آتَیْناهُ الْحِکْمَةَ وَ فَصْلَ الْخِطابِ» (ص،۲۰)
۸. قضاوت. «فَاحْکُمْ بَیْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ » (ص،۲۶)
۹. نرم شدن آهن در دست او. «أَلَنَّا لَهُ الْحَدِیدَ»
۱۰. فهمیدن سخن پرندگان. «عُلِّمْنا مَنْطِقَ الطَّیْرِ»(نمل،۱۶)
۱۱. هم صدایی کوه ها و پرندگان با او. «یا جِبالُ أَوِّبِی مَعَهُ وَ الطَّیْرَ»
۱۲. فرزندی مثل سلیمان. «وَ وَهَبْنا لِداوُدَ سُلَیْمانَ» (ص،۳۰)
در حدیث میخوانیم که خداوند به داوود فرمود: «تو بندۀ خوبی هستی اگر از بیتالمال مصرف نکنی! او چهل روز گریه کرد تا خداوند آهن را به دست او نرم و مشغول زرهبافی شد و هر روز یک زره به قیمت هزار درهم میبافت و تا سیصد و شصت زره بافت». (کافی، ج ۵، ص ۷۴ و تفسیر نورالثقلین، ج ۳، ص ۴۴۶ به نقل از تفسیر راهنما)
تفسیر صفحۀ ۴۲۹ قرآن کریم - سورۀ سبأ - آیۀ ۱۱- تفسیر نور:
«أَنِ اعْمَلْ سابِغاتٍ وَ قَدِّرْ فِی السَّرْدِ وَ اعْمَلُوا صالِحاً إِنِّی بِما تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ» «(و گفتیم:) زرههای کامل و فراخ بساز و بافت آن را درست اندازهگیری کن و کار شایسته انجام دهید، همانا من به آن چه عمل میکنید بینا هستم»
نکتههای سورۀ سبأ - آیۀ ۱۱:
«سابِغاتٍ» جمع سابغ، به معنای زره کامل و فراخ است.
کلمۀ «سرد» به معنای بافتن است.
«وَ قَدِّرْ فِی السَّرْدِ» یعنی در بافتن زره متناسب و به اندازه، دقّت کن.
تفسیر صفحۀ ۴۲۹ قرآن کریم - سورۀ سبأ - آیۀ ۱۲ - تفسیر نور:
«وَ لِسُلَیْمانَ الرِّیحَ غُدُوُّها شَهْرٌ وَ رَواحُها شَهْرٌ وَ أَسَلْنا لَهُ عَیْنَ الْقِطْرِ وَ مِنَ الْجِنِّ مَنْ یَعْمَلُ بَیْنَ یَدَیْهِ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَ مَنْ یَزِغْ مِنْهُمْ عَنْ أَمْرِنا نُذِقْهُ مِنْ عَذابِ السَّعِیرِ» «و برای سلیمان باد را (رام و مسخّر کردیم) که صبحگاهان مسیر یک ماه را می پیمود و عصرگاهان مسیر یک ماه را، و برای او چشمۀ مس (گداخته) را روان ساختیم و گروهی از جنّ پیش روی او به اذن پروردگارش کار میکردند؛ و هر یک از آنان که از فرمان ما سرپیچی میکرد او را از عذاب فروزان میچشاندیم»
نکتههای سورۀ سبأ - آیۀ ۱۲:
«غدو» به معنای حرکت در طرف صبح است.
«رواح»، حرکت از ظهر به بعد است.
مراد از کلمۀ «عین» ظرفی است که در آن مسّ ذوب میشود.
خداوند به حضرت سلیمان نیز همچون پدرش داوود الطاف ویژه ای عطا کرده است.
به گفتۀ قرآن، جنّ موجودی است مکلّف، عاقل، انتخابگر، قدرتمند و تلاشگر. در سورۀ «ص» میخوانیم: اجنّه برای سلیمان بنّایی و غوّاصی میکردند. (ص، ۳۷) تسخیر باد به دست حضرت سلیمان، یعنی استفاده از آن در حرکت ابرها، حرکت کشتیها، تلقیح گیاهان، تلطیف هوا و غیر آن. «وَ لِسُلَیْمانَ الرِّیحَ» کتاب تورات (تحریف شده)، حضرت سلیمان را پادشاهی جبّار، بتخانه ساز و تسلیم هوسهای زنان معرّفی کرده، که این بر خلاف قرآن است. (تفسیر نمونه به نقل از تورات، کتاب اول)
تفسیر صفحۀ ۴۲۹ قرآن کریم - سورۀ سبأ - آیۀ ۱۴- تفسیر نور:
«فَلَمَّا قَضَیْنا عَلَیْهِ الْمَوْتَ ما دَلَّهُمْ عَلی مَوْتِهِ إِلَّا دَابَّةُ الْأَرْضِ تَأْکُلُ مِنْسَأَتَهُ فَلَمَّا خَرَّ تَبَیَّنَتِ الْجِنُّ أَنْ لَوْ کانُوا یَعْلَمُونَ الْغَیْبَ ما لَبِثُوا فِی الْعَذابِ الْمُهِینِ» «پس چون مرگ را بر سلیمان مقّرر داشتیم، کسی جنّیان را از مرگ او آگاه نساخت مگر جنبندۀ زمین ( موریانه) که عصایش را (به تدریج) میخورد، پس چون سلیمان به زمین افتاد جنّیان دریافتند که اگر غیب می دانستند، در آن عذاب خوارکننده (کارهای سخت) نمیماندند»
نکتههای سورۀ احزاب - آیۀ ۱۴:
حضرت علی علیهالسّلام می فرماید: «فلو ان احدا یجد الی البقاء سلما او الی دفع الموت سبیلا لکان ذلک سلیمان ابن داود الذی سخر له ملک الجن و الانس مع النبوة و عظیم الزلفة» (نهج البلاغه، خطبه ۱۸۲) اگر کسی برای ماندن و بقا راهی داشت و میتوانست از مرگ در امان بماند، همانا سلیمان بود که جن و انس در تسخیر او بودند و مقام نبوت را دارا بود و قرب و منزلتی بزرگ داشت.
«منسأة» به معنای عصا و به گفته روایات مراد از «الْعَذابِ الْمُهِینِ» کارهای سختی بود که جنّیان انجام میدادند. (تفسیر مجمع البیان)
حیوانات مأمور خدا هستند
۱. تکّهای از بدن گاو، مقتول را زنده میکند و او قاتل خود را معرّفی میکند. (در ماجرای گاو بنیاسرائیل) «إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُکُمْ أَنْ تَذْبَحُوا بَقَرَةً» (بقره، ۶۳- ۷۳)
۲. عنکبوت، پیامبر را در غار حفظ میکند. «إِلَّا تَنْصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللَّهُ» (توبه، ۴۰)
۳. کلاغ، معلّم بشر میشود. «فَبَعَثَ اللَّهُ غُراباً» (مائده، ۳۱)
۴. هدهد، مأمور رساندن نامه سلیمان به بلقیس میشود. «اذْهَبْ بِکِتابِی هذا» (نمل،۲۸)
۵. ابابیل، مأمور سرکوبی فیل سواران میشود. «وَ أَرْسَلَ عَلَیْهِمْ طَیْراً أَبابِیلَ» (فیل،۳)
۶. اژدها، وسیلۀ حقّانیّت موسی میشود. «هِیَ ثُعْبانٌ مُبِینٌ» (اعراف،۱۰۷)
۷. نهنگ، مأمور تنبیه یونس می شود. «فَالْتَقَمَهُ الْحُوتُ» (صافات،۱۴۲)
۸. موریانه وسیلۀ کشف مرگ سلیمان میشود. «تَأْکُلُ مِنْسَأَتَهُ» (سبأ، ۱۴)
۹. سگ اصحاب کهف مأمور نگهبانی میشود. «وَ کَلْبُهُمْ باسِطٌ ذِراعَیْهِ بِالْوَصِیدِ» (کهف، ۱۸)
۱۰. چهار پرنده سبب اطمینان ابراهیم میشود. «فَخُذْ أَرْبَعَةً مِنَ الطَّیْرِ» (بقره، ۲۶۰)
۱۱. الاغ، سبب یقین عُزیر به معاد میشود. «وَ انْظُرْ إِلی حِمارِکَ» (بقره، ۲۵۹)
۱۲. شتر، گاو و گوسفند در حج، شعائر الهی میشوند. «وَ الْبُدْنَ جَعَلْناها لَکُمْ مِنْ شَعائِرِ اللَّهِ» (حج، ۳۶)
۱۳. حیوان، وسیلهی خداشناسی میشود. «أَ فَلا یَنْظُرُونَ إِلَی الْإِبِلِ کَیْفَ خُلِقَتْ» (غاشیه، ۱۷)
۱۴. حیوان، وسیلۀ آزمایش انسان میشود. «تَنالُهُ أَیْدِیکُمْ وَ رِماحُکُمْ» (غاشیه، ۱۷)
۱۵. حیوان، معجزۀ الهی میشود. «هذِهِ ناقَةُ اللَّهِ» (اعراف، ۷۳)
۱۶. حیوان، وسیلۀ قهر الهی میشود. «الْجَرادَ وَ الْقُمَّلَ وَ الضَّفادِعَ» (اعراف، ۱۳۳)
در قرآن چندین سوره به نام حیوانات است: بقره، انعام، نحل، نمل، عنکبوت و فیل.
انتهای خبر/10