حالت تاریک
  • چهارشنبه, 1403/10/26 شمسی | 2025/01/15 میلادی
آیا مایل به نصب وب اپلیکیشن خاورستان | khavarestan هستید؟
تفسیر صفحه ۵۴۹ قرآن کریم
تسنیم وحی؛

تفسیر صفحه ۵۴۹ قرآن کریم

به نام خداوند بخشندۀ مهربان. ای کسانی که ایمان آورده‌‏اید! دشمن من و دشمن خود را دوست نگیرید.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «خاورستان» در تفسیر صفحه ۵۴۹ قرآن کریم آمده است:  بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‏ یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا عَدُوِّی وَ عَدُوَّکُمْ أَوْلِیاءَ تُلْقُونَ إِلَیْهِمْ بِالْمَوَدَّةِ وَ قَدْ کَفَرُوا بِما جاءَکُمْ مِنَ الْحَقِّ یُخْرِجُونَ الرَّسُولَ وَ إِیَّاکُمْ أَنْ تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ رَبِّکُمْ إِنْ کُنْتُمْ خَرَجْتُمْ جِهاداً فِی سَبِیلِی وَ ابْتِغاءَ مَرْضاتِی تُسِرُّونَ إِلَیْهِمْ بِالْمَوَدَّةِ وَ أَنَا أَعْلَمُ بِما أَخْفَیْتُمْ وَ ما أَعْلَنْتُمْ وَ مَنْ یَفْعَلْهُ مِنْکُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَواءَ السَّبِیلِ *» « به نام خداوند بخشندۀ مهربان. ای کسانی که ایمان آورده‌‏اید! دشمن من و دشمن خود را دوست نگیرید. شما با آنان طرح دوستی می‌‏افکنید، در حالی که آنان نسبت به حقّی که برای شما آمده است، کفر ورزیده‌‌اند. (علاوه بر آن که) آنان شما و پیامبر را به خاطر ایمان به خدا که پروردگار شما است، (از مکّه) اخراج و آواره نموده‌‏اند. اگر شما برای جهاد در راه من وطلب رضای من (از وطن) بیرون آمده‌‏اید (با آنان دوستی نکنید). شما مخفیانه دوستی خود را به آنان می‌‏رسانید در حالی که من به آنچه مخفیانه و آنچه آشکارا انجام دهید آگاه‏ ترم و هر کس از شما چنین کند، قطعاً از راه راست گم گشته است.»

 

نکته‌های سورۀ ممتحنه- آیه ۱:

کلمۀ «عدو» هم به یک نفر و هم به گروهی از افراد اطلاق می‌‌شود، ولی در اینجا مراد، گروه است؛ زیرا در مقابل آن، کلمه‏ی‏ «أَوْلِیاءَ» که جمع است، به کار رفته است. (تفسیر المیزان)

 

مراد از اخراج پیامبر صلّی الله علیه و آله و مسلمانان، بدرفتاری با آنان بود تا جایی که پیامبر و مسلمانان برای رهایی از بدرفتاری کفّار، خودشان از مکّه خارج شدند. (تفسیر المیزان)

 

در تفاسیر می‌‏خوانیم: یکی از یاران پیامبر صلّی الله علیه و آله، نامه‌‏ای را به زنی داد تا برای مشرکان مکّه ببرد و آنان را از تصمیم پیامبر صلّی الله علیه و آله مبنی بر فتح مکّه آگاه کند.

 

جبرئیل، موضوع را به رسول اکرم خبر داد و پیامبر صلّی الله علیه و آله، حضرت علی علیه‌السّلام، و جمع دیگری را برای پس گرفتن نامه از آن زن، به سوی مکّه فرستاد و فرمود: « در فلان منطقه آن زن را خواهید یافت». گروه اعزامی حرکت کردند و در همان نقطه ‏ای که پیامبر فرموده بود، آن زن را یافتند و سراغ نامه را از او گرفتند. زن از وجود چنین نامه‌‏ای اظهار بی‌اطلاعی کرد. بعضی از اصحاب، سخنان زن را باور کردند و خواستند به مدینه برگردند، امّا حضرت علی علیه‌السّلام فرمود: «نه جبرئیل به پیامبر دروغ گفته و نه آن حضرت به ما، بنابراین قطعاً نامۀ مورد نظر در نزد این زن است». سپس شمشیر کشید که نامه را بگیرد. زن که مسئله را جدّی دید، نامه را از میان موهای سرش بیرون آورد و آن را تحویل داد.

 

نامه را نزد پیامبر صلّی الله علیه و آله آوردند. حضرت، نویسندۀ نامه- حاطب بن ابی بلتعه- را احضار و او را توبیخ کرد. حاطب گفت: من خائن نیستم ولی از آنجا که بستگانم در مکّه و در میان مشرکان به سر می‌‏برند، خواستم دل مشرکان را به دست بیاورم تا بستگانم در آسایش به سر برند. پیامبر صلّی الله علیه و آله او را بخشیدند و این آیات نازل شد.

 

جالب این که این زن از مکّه به مدینه آمد و از پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله تقاضای کمک کرد. حضرت از او پرسید: آیا به اسلام ایمان آورده‌‌ای؟ گفت: نه. فرمود: آیا از مکّه هجرت کرده‌‏ای تا به مهاجران ملحق شوی؟ گفت: نه. پرسید: پس چرا به مدینه آمده‏‌ای؟ گفت: برای دریافت کمک از شما. حضرت فرمود: پس جوانانی که در مکّه دور تو بودند، چه شدند؟ (اشاره به این که تو در مکّه خواننده بودی و مشتریان جوان داشتی)! گفت: بعد از شکست مردم مکّه در جنگ بدر، دیگر کسی به سراغم نیامد (کنایه از عمق تأثیر شکست در روحیۀ مردم). حضرت دستور داد تا به او کمک کنند. (آری، دستور کمک به غریبه گرچه کافر باشد). (تفاسیر مجمع‏البیان، روح‏البیان، صافی، مراغی، المیزان و نمونه با اندکی تفاوت در نقل)

 

از این ماجرا معلوم می‌‏شود که حفظ اسرار نظامی به قدری لازم است که حضرت علی علیه‌السّلام حامل نامه را به کشتن تهدید کرد و فرمود: «لاردن رأسک الی رسول‌اللّه صلّی اللّه علیه و آله» (تفسیر المیزان) سرت را برای رسول خدا می‌‏فرستم!

انتهای پیام/

لینک کوتاه خبر

نظر / پاسخ از