خیانتهای پهلوی؛
از وابستگی به بیگانگان تا غارت ثروت ملی
حکومت پهلوی با وابستگی به آمریکا، استقلال ایران را از بین برد. خاندان پهلوی با استبداد، فساد و چپاول ثروت ملی، نارضایتی گستردهای در میان مردم ایجاد کرد که در نهایت به وقوع انقلاب اسلامی منجر شد.
حجتالاسلام احمد نجمیپور در گفتگو با خبرنگار سیاسی پایگاه خبری تحلیلی «خاورستان»، ضمن تبریک فرارسیدن سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی در مورد بررسی وضعیت دوران طاغوت گفت: ۴۶ سال از انقلاب اسلامی گذشته و مطابق آمار ۸۰ درصد جمعیت کشور بعد از انقلاب متولد شده اند: یعنی حدود ۵۰ میلیون نفر از جمعیت ۸۰ میلیونی ایران دروان رژیم پهلوی را ندیدند و اگر جمعیت زیر ۱۰ سال در بهمن ۵۷ را به آمار اضافه کنیم شمار کسانی که خاطرات ملموس آن دوران را ندارند زیاد است.
به گفته وی، طبیعی است که بعد از گذشت ۴۶ سال از انقلاب ۵۷، قریب ۵۰ میلیون نفری که زمان طاغوت را درک نکردهاند سوال آنها این است که چرا انقلاب شد؟ هیچ جامعهای از فرط سرخُوشی دست به انقلاب نمیزند؟ هر انقلابی در بستر شرایط نامطلوب زمان خودش بروز میکند و اگر شرایط سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی قبل از انقلاب مناسب بود که اعتراضات اجتماعی شکل نمیگرفت.
به گفته این استاد حوزه و دانشگاه، نداشتن آگاهی نسل جدید از اوضاع قبل از انقلاب، تحریف گسترده و پرحجم شبکههای مجازی و رسانهها از آن دوران، شرایط و مشکلات اقتصادی امروز کشور سیاه نمایی دشمنان داخلی و خارجی از وضعیت کشور موجب ذهنیت نسل جوان در مورد چرایی انقلاب شده است و این سئوال همیشه ذهن آنها را مشغول کرده که اگر انقلاب سال ۵۷ رخ نمیداد چه میشد؟
وی تصریح کرد: امروز جبهه معاند با توجه به شرایط اقتصاد تصویری قبل از انقلاب برای نسل جوان ارائه میدهد که قبل از انقلاب همه چیز خوب بود و اگر انقلاب نمیشد در شرایط مطلوبتری زندگی میکردیم و به طور کلی اوضاع نامساعد دوره پهلوی را منکر شده و دوران شاه را دوران طلایی معرفی و اگر ادامه پیدا میکرد امروز یک کشور توسعه یافته و هم ردیف ژاپن و کره جنوبی بودیم.
به گفته وی، عدهای معتقدند با مبنا قرار دادن وضعیت فعلی این عقیده را ترویج می کنند که اگر در سال ۵۷ به جای انقلاب اصلاحات صورت میگرفت و رژیم پهلوی ادامه مییافت امروز شرایط اقتصادی سیاسی و علمی کشور بهتر بود و مشکلات کنونی وجود نداشت.
مطالعه تاریخ انقلاب
این استاد حوزه علمیه خراسانجنوبی، به این نکته هم اشاره کرد که این چند دهه انقلاب آنقدر کتابها و مقالات مستند و خواندنی اعم از نویسندگان خارجی و داخلی با گرایشهای مختلف منتشر شده که اگر برای نسل جوان کتاب درسی میشد و نسل جوان مطالعه میکرد هیچ گاه چنین سوالی در ذهن جوان پیش نمیآمد که چرا انقلاب شد.
نجمیپور، شاه تحمیلی و غیر مردمی را دلیل اول انقلاب بیان کرد و گفت: تاریخ سیاسی ملتها کودتاهای زیادی به خود دیده فقط ۸۳ کودتا در خاورمیانه رخ داده است و همه قبول دارند که نظامهای سیاسی برآمده از کودتا نامشروع و غیر مردمیاند. ایرانیان هم چنین نظامهای سیاسی را تجربه کردهاند. مردمی که با نهضت مشروطیت در دوره قاجار برای اولین بار قدرت نظام شاهنشاهی را محدود و مشروط به قانون کردند و نقشی در تعیین سرنوشت خود پیدا کردند و با کودتای انگلیسی در سوم اسفند ۱۲۹۹ این دستاورد را از دست دادند و مردم در ایران با مستبدی«اجنبی ساخته» و «انتصابی» از بیرون روبرو شدند.
وی ادامه داد: حاکمی که نه آمدن و نه بیرون رفتنش به اختیار خودش و مردم ایران نبود شاهی که با زمینهسازی انگلیسیها، سلطان ایران میشود و به جرم تمایل به آلمان در جنگ جهانی دوم در سال ۱۳۲۰ به خارج از کشور تبعید میگردد و انگلیسیها به رضا شاه گفته بودند برای انگلستان رضایت یا نارضایتی مردم ایران مهم نیست و اظهار نظر افکار عمومی ایران اهمیتی ندارد.
وی تاکید کرد: در دوران طاغوت انگلیس و آمریکا نوع نظام ایران را تعیین میکردند و شاه ایران در ۲۵ مرداد ۳۲ با فشار دولت مصدق از کشور فرار و مجدد در ۲۸ مرداد با کودتای آژاکس با حمایت انگلیسیها و کمک آمریکاییها یعنی کودتای آمریکایی- انگلیسی مشروعیت خود را احیاء کرد و به ایران بازگشت و برای همین طی ۳۷ سال بعد محمدرضا شاه در مقابل خواستههای آمریکا و انگلیس تابع محض بود.
وی ادامه داد: در هر صورت نظام سیاسی برآمده از کودتای انگلیسی- آمریکایی پیامدهای فاجعه آمیزی برای ملت ایران به جا گذاشت و شاه ایران بیاراده محض در سیاست گذاری داخلی و خارجی بود.
نجمی پور، وجود شاه غیر مشروع، فراقانون و قانون گریز را از دیگر دلایل انقلاب بیان کرد و افزود:ایران تا قبل از سال ۱۲۸۵ قانون اساسی نداشت و فرامین شاه قانون بود. بعد از پیروزی انقلاب مشروطه برای اولین بار در هشتم دی ماه ۱۲۸۵ قانون اساسی مشروطه با ۵۱ اصل توسط نمایندگان مردمی اولین مجلس شورای ملی پس از مشروطه نوشته شد و حکومت سلطنتی مطلقه قاجار به مشروطه سلطنتی تغییر شکل داد اما کودتای انگلیسی سوم اسفند ۱۲۹۹ سرنوشت ملت ایران را تغییر داد و حکومت غیرمشروع رضاخان را بر امور کشور تحمیل و قانون گرایی را به یأس تبدیل کرد رضاخان با زور، ارعاب و نفوذ، سلطنت مشروطه قاجار را بر خلاف قانون اساسی منقرض اعلام و مجلس موسسان را در ۱۵ آذر ۱۲۹۹ به صورت غیرقانونی تشکیل داد.
به گفته وی، مجلس غیرقانونی موسسان اصول ۳۶ و ۳۷ و ۳۸ قانون اساسی مشروطه را تغییر و در سال ۱۳۰۴ سلطنت را به رضاشاه تفویض و در اعقاب ذکور شاه نسل بعد نسل تداوم داشته باشد و براساس اصل ۳۷ ولایتعهدی به پسر بزرگ پادشاه سپرده شد و فاتحه سلطنت مشروطه قانون اساسی مشروطه خوانده شد و پایههای سلطنت غیرقانونی خاندان پهلوی را بنیان نهاد محمدرضا شاه که پس ازکودتای ۲۸ مرداد غیرقانونی بر مسند سلطنت نشانده شد با زیر پا گذاشتن قانون اساسی مشروطه اقدام به افزایش قدرت فراقانونی نمود و حق انحلال مجلس و مجلس سنا را به شاه داد و مجلس اقتدار و استقلالش را از دست داد چون قادر به ایستادگی در برابر خواستههای غیرقانونی شاه نبود. تغییر دیگر محمدرضاشاه، نیابت سلطنت فرح دیبا همسرشاه بود که با مرگ پادشاه اگر ولیعهد به سن قانونی نرسیده باشد شهربانو جای او را بگیرد تا ولیعهد به سن قانونی برسد.
وی افزود: کارنامه دوره ۱۶ ساله سلطنت رضاشاه و کارنامه دوره ۳۷ ساله محمدرضا شاه سراسر قانون گریزی، مشروط ستیزی و بر پایه یک حکومت سرکوب گَر و فراقانونی و مطابق میل و اراده شخص شاه بود.
عدم استقلال سیاسی
امام جمعه نهبندان، عدم استقلال سیاسی و وابستگی تمام عیار شاه ایران به آمریکا و انگلیس از دیگر دلایل وقوع انقلاب برشمرد و افزود: وزیر اسبق دادگستری آمریکا: «ایران حافظ منافع آمریکا در منطقه خاورمیانه بود و هیچ رژیمی منافع اقتصادی و بازرگانی آمریکا را مثل شاه ایران نمی توانست تأمین کند». همه چیز وابسته به اراده و میل شاه بود. پهلوی دوم پس از سال ۴۲ با توجه به حمایت همه جانبه آمریکا تاسیس ساواک و نفوذ در همه دستگاهها به کانون قدرت در ایران تبدیل شد و شاه مملکت هم رئیس قوه مجریه، قوه مقننه و رئیس قوه قضاییه بود. دولت پهلوی با حکمرانی مطلقه و بر اساس میل و اراده شخص شاه به مستبدترین دولت در جهان تبدیل شده بود.
به گفته نجمیپور استبداد و دیکتاتوری، خفقان و تشکیل حلقههای قدرت بله قربان گُو و شخصی شدن قدرت شاه سبب شده بود تا حلقه کوچکی از قدرت، وابسته و مطیع هسته مرکزی یعنی شاه در کشور شکل بگیرد. فرح، شاه و اشرف هر کدام حلقههای خاص خودشان را داشتند و اعمال نفوذ میکردند. همه انتصابها و انتخابها بر اساس میل و اراده شاهانه و توسط شبکه مراد و مریدی بود.
وی اظهار کرد: در زمان محمدرضا شاه اعضای خانواده سلطنتی و درباریان، رهبران نظامی و امنیتی، اعضای رده بالای مجالس سنا و شورا، وزرا و معاونین، اعضای رده بالای تجاری و حرفهای تشکیل میدادند. یعنی مجلس شورای ملی و سنا از سال ۱۳۰۶ به بعد به مجلس "بله قربان گو" تبدیل شد.
وی ادامه داد: پیامدهای نخست وزیران بله قربان گو و چاکرمنشی شاه مثل دولت امینی، اسدالله علم، حسنعلی منصور و هویدا نابودی عقل جمعی و تصمیم گیری جمعی بود. همه کارگزاران و اطرافیان و حتی در نظام بُروکاراسی این دوره به افرادی نوکرمآب و چاکرصفت تبدیل شده بود.
وی ادامه داد: محمدرضا پهلوی دوست داشت همه بله قربان گو و مطیع محض شاه باشند. رویه محمدرضا در ۳۷ سال سلطنت این بود که در برابر خواستههای آمریکاییها به خودش اجازه فکر کردن هم نمیداد و به سرعت بله و چشم به زبان میآورد.
سقوط خاندان هزار فامیلی
این استاد حوزه و دانشگاه تاکید کرد: یکی از خدمات بزرگ انقلاب اسلامی سال ۵۷، سقوط خاندان هزار فامیلی و حلقههای بله قربانگویان و چاکرمنشهای حکومتگر ایران پهلوی است.
وی ادامه داد: تهرانی شکنجهگر ساواک گفته بود خیلی از زندانیان سیاسی را فقط به جرم مطالعه نهج البلاغه و خواندن قرآن دستگیر، بازجویی و شکنجه می کردیم». شهید آیه الله سعیدی فقط به جرم نوشتن اطلاعیه ای در اعتراض به سفر سرمایه دارصهیونیستی به ایران در سال ۴۹ دستگیر، شکنجه و به شهادت رسید.
به گفته وی پس از سقوط مصدق و بازگرداندن محمدرضا پهلوی به تخت پادشاهی به مدت ۴ سال حکومت نظامی برقرار شد همه احزاب منحل و دو حزب فرمایشی تشکیل شد: «حزب مردم» به رهبری علم؛ «حزب مِلِیُّون» به رهبری منوچهر اقبال که بعد از مدتی منحل شدند و «حزب نوین اسلامی» توسط حسنعلی منصور تشکیل شد که معروف بود به «حزب بله قربان» و «بله اعلی حضرت» و به خاطر قدرت طلبی شاه این حزب هم از سال ۱۳۵۰ به بعد برچیده شد و به جایش «حزب رستاخیز» تشکیل که کارش سرکوب مخالفین و شناسائی آنها بود.
تضاد آشتی ناپذیر شاه و مردم
استاد حوزه و دانشگاه ادامه داد: از شگفتیهای روزگار پهلوی این بود که محمدرضا شاه کودتای ۲۸ مرداد را قیام ملی و رستاخیز ملی نامید و بازگشت خود را خواست مردم معرفی کرد. این تفکر یعنی گوسفند پنداشتن مردم، شاه نه اعتقادی به مردم داشت، نه دربار و وُزرا.
روند تضاد شاه با مردم در وابستگی او به خارج بود و مردم ایران به این نتیجه رسیده بودند که حاکمیت پهلوی دچار ناشنوایی و نابینایی شده و شاکلهاش به گونهای بود که اگر ۱۰۰ سال هم ادامه پیدا میکرد وضع بدتر از شرایط موجود خواهد شد.
نجمیپور با اشاره به فساد در تارو پود شاه و خاندانش ادامه داد: فساد و ویژه خواری جز ویژگی تفکیک ناپذیر شاه محسوب میشد و طبق مستندات تاریخی خانواده پهلوی در اوایل دهه ۱۳۵۰ ثروتمندترین خانواده سوداگر ایران بودند. و هر یک از خانواده شاه در کارخانههای ماشین آلات، کمپانی اتومبیل سازی، ساختمان سازی، شرکتهای معدنی و کارخانجات نساجی شراکت داشتند.
به گفته وی خاندان سلطنتی از شاپور، شاهدخت، عموزاده و عمه زاده حدود ۸۵ درصد شرکتها در دست این خانواده بود و سیستم هزار فامیلی سبب گسترش فساد بنیاد پهلوی بود که در ۲۰۷ شرکت سهام داشتند.
وی ادامه داد: کنترل بخشهای بزرگ کلیدی اقتصاد کشور دست این خاندان بود مثل بانکها، بیمهها، شرکتهای سرمایه گذاری در بخش های صنعتی، هتلها، مجموعههای توریستی و... در کنار فساد اقتصادی شاه و وابستگان فساد سیاسی در زمان پهلوی دوم در تاریخ ایران بینظیر بود این فساد هم شامل استبداد داخلی و استبداد خارجی بود.
وی ادامه داد: آمریکا روزی ۶ میلیون بشکه نفت ایران را غارت می کرد و بر تمام سرمایههای ایران مسلط بود، رضاخانی که یک افسر قزاق بی سوادی بود که با حمایت انگلیسی ها به پادشاهی رسید.
بازگشت امام خمینی(ره) به ایران
امام جمعه نهبندان گفت: ۱۲ بهمن روز ورود تاریخی امام به میهن آغازی شد بر پایان نظام ۲۵۰۰ساله شاهنشاهی و با انتخاب دولت موقت توسط امام سقوط رژیم سرعت بیشتری به خود گرفت و با مقاومت جانانه مردم انقلابی در برابر طاغوت در ۲۲ بهمن رژیم مجبور به عقب نشینی و به طور رسمی سقوط نظام شاهنشاهی اعلام شد.
به گفته نجمیپور آغاز دهه مبارک فجر انقلاب اسلامی آن انسان معنوی و عارف و وارسته از پیرایههای مادی حضرت امام خمینی(ره) در رأس کشوری قرار گرفت که مایههای ایمان مردمش بسی ریشهدار و عمیق بود. وی ادامه داد: «محمدحسین الهیکل» نویسنده و روزنامهنگار بلندآوازه مصر قابل درباره اولین دیدارش با امام خمینی(ره) که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و در تهران صورت گرفته بود مینویسد: «یکی از صحابه رسول خدا(ص) را دیدم که گویی از تونل۱۴۰۰ساله زمان عبور کرده و به عصر حاضر آمده است، تا سپاهیان علی را که بعد از شهادت او پراکنده شده بودند، گرد هم آورد و اسلام فراموش شده را بار دیگر بر کرسی حکومت عدل علی بنشاند. من در چهره او این توانمندی را به وضوح میبینم».
این استاد حوزه و دانشگاه در رابطه با اهمیت دهه فجرانقلاب اسلامی نیز گفت: دهه فجر به عنوان يكى از مناسبتهاى ملى - مذهبى انقلاب ظرفيتهاى بالقوهاى دارد كه مىتوان با برنامهريزى خوب و مناسب ضمن بالفعل رساندن آن ظرفيتها بهترين بهره را نيز جهت تحقق آرمانهاى انقلاب از اين دهه انجام داد.
نجمی پور شعار محوری بزرگداشت دهه فجر انقلاب اسلامی امسال را «جشن حضور تا ظهور» بیان کرد و افزود:دهه فجر امسال؛ فجر شعبانی و مهدوی است و دهه فجر بهترین فرصت برای جهاد تبیین و معرفی دستاوردهای انقلاب اسلامی ایران است. با توجه به اهمیت دهه فجر مدیران دستگاههای اجرایی خودشان را مکلف نمایند تا دستاوردهای انقلاب اسلامی را برای جامعه هدف خودشان بیان کنند.
به گفته وی برنامه های دهه فجر با رویکرد ایجاد شادی و نشاط در ایام اعیاد شعبانیه برگزار شود و در طول دهه فجر انقلاب اسلامی برنامه محوری ده شب، ده مسجد با رویکرد جهاد تبیین در موضوع جهاد تبیین دستاوردهای انقلاب اسلامی برگزار شود.
وی برگزاری نشستهای بصیرت افزایی در مورد پاسخگویی به شبهات انقلاب اسلامی و برگزاری مراسم جشنهای دهه فجر انقلاب اسلامی را از دیگر ضروریات این دهه بیان کرد و افزود: همچنین تلاش شود از فرصت دهه فجر انقلاب اسلامی جهت نهادینه سازی فرهنگ انقلابی و گفتمان سازی انقلاب در بین افراد مختلف جامعه بویژه نسل جوان و نوجوان و دانش آموزان بهره گرفته شود.
انتهای خبر/