وصیتنامه شهید؛
باید عمل كننده به احكام خداوندباشیم
شهید "رحیم شوقی" در وصیتنامه اش نوشت: «من و شما باید پیرو قرآن، عمل كننده به احكام خداوند، تداوم بخش راه شهیدان و پیاده كردن احكام الهی در سراسر جهان باشیم.»
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی«خاورستان»، شهید رحیم شوقی در نوزدهم مهرماه سال 1343 در روستای بند امیر از توابع بخش خرقان ساوه دیده به جهان گشود. تحصیلات ابتدائی خود در زادگاهش به پایان رساند و در ضمن تحصیل به کمک پدرش در امر کشاورزی و دامپروری میپرداخت. دوران راهنمایی را در مدرسه دکتر محمد معینی با موفقیت هر چه تمامتر به اتمام رساند و برای دوره دبیرستان در مدرسه شهید اندرزگو نامنویسی کرد. او در شروع جنگ تحمیلی رژیم عراق علیه انقلاب اسلامی ایران دوران جوانی را پشت سر میگذاشت. پس از نامنویسی در بسیج مستضعفین و گذراندن دوره آموزش نظامی در پادگان امام حسین(ع) تهران برای اولین بار عازم منطقه محروم کردستان شد او بسیجی گردان روحالله بود. آن روزها عملیات خیبر آغاز شده بود که رحیم هنگام شرکت در آن عملیات در بامداد روز پنجم اسفندماه در منطقه عملیاتی جزیره مجنون به ندای حسین(ع) زمان لبیک گفت و همچون مولایش امام حسین(ع) به شهادت رسید. پیکر مطهر شهید در زادگاهش به خاک سپرده شد.
وصیتنامه:
بسم الله الرحمن الرحیم
أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَلَمَّا يَأْتِكُمْ مَثَلُ الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِكُمْ مَسَّتْهُمُ الْبَأْسَاءُ وَالضَّرَّاءُ وَزُلْزِلُوا حَتَّى يَقُولَ الرَّسُولُ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ مَتَى نَصْرُ اللَّهِ أَلَا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِيبٌ
آيا پنداشتيد كه داخل بهشت مىشويد و حال آنكه هنوز مانند آنچه بر سر پيشينيان شما آمد بر سر شما نيامده است آنان دچار سختى و زيان شدند و به هول و تكان درآمدند تا جايى كه پيامبر خدا و كسانى كه با وى ايمان آورده بودند گفتند: پيروزى خدا كى خواهد بود هشدار كه پيروزى خدا نزديك است.
با سپاس خداوند بزرگ و با درود به پیامبر خاتم(ص) و اقرار به نبوت او با سلام بر اوصیای معصوم(ع) و آل طاهر او با اقرار به ولایتشان و سلام به رهبر كبیر انقلاب، ولیفقیه و نائب بر حق امام زمان(عج) و با درود به ارواح پاك شهیدان انقلاب اسلامی كه به دین خود خدمت بزرگی كرده و دین خود را نسبت به مذهبشان ادا نمودند و با خون خود دین اسلام را بعد از 1400 سال زنده كردند و بر ماست كه باید راه آنها را ادامه دهیم و با پیروان محمد(ص) دوست و با دشمنان او دشمن باشیم.
خداوندا حال كه به عنوان وظیفه شرعی و پیروی از ولایتفقیه و امر توجه به جبهههای نبرد حق علیه باطل آمدهام از تو میخواهم تا مرا در این راه ثابتقدم نگهداری و اگر لیاقت شهادت داشتم نصیبم گردانی و من به عنوان یك رزمنده امام خمینی قبل از هر چیز باید بدانید كه من فقط با كسانی دوست بودم كه به امام خمینی و راه او عشق میورزیدند و روحانیت را دوست داشتم و همیشه به مسجدها میرفتند و به غیر این افراد با افراد دیگری رفت و آمد داشتم تا اینكه شاید آنها را به طرف اسلام بكشم و آنهایی كه اینچنین نیستند یعنی دوستدار امام عزیزمان و دوستدار روحانیت نیستند این افراد حق ندارند بر سر قبر من بیایند یا حتی نام مرا ببرند.
و سخنی با ملت شریف ایران دارم كه همیشه به یاد خدا باشند همانطور كه قرآن كریم میفرماید: با یاد خدا دلها آرام میگیرد. ملت حزبالله! نشود خدای ناکرده امام عزیزمان را تنها بگذارید و همیشه مسجدها و نماز جمعهها را پر كنید چون جمع شدن شما در مسجدها و نماز جمعه باعث عزای دشمن میشود و ترس وحشت در دل دشمن میافتد.
برادران و خواهران عزیز ایرانی فرزندانتان را به جبهه بفرستید تا اینكه فردا در روز قیامت در پیش خدا روسفید باشید و این دین اسلام امانتی است كه خداوند نزد شماها قرار داده و اگر خدای نكرده به جبههها نروید و فرزندانتان را نگذارید به جبههها بروند و اگر اسلام آسیبی ببیند دیگر از اسلام چیزی نخواهد ماند و نه از شماها پس حاضر شدن شما در جبههها پشت دشمن را میلرزاند.
پروردگارا! ای یاور مظلومان و در هم كوبنده ستمگران، من به جبهه میروم و جان و قطرهقطره خون خود را برای اسلام میدهم تا شاید با دادن قطرهای از خون خودم چند قدمی در راه تو به هدفی كه میخواهم برسم.
خدایا تو مهربان و بخشندهای، گناهانم را ببخش و لحظهای خودم را واگذار مكن.
سخنی با برادران و جوانان حزبالله دارم. برادرانم! من و شما باید پیرو قرآن و عمل كننده به احكام خداوند تداومبخش راه شهیدان و پیاده كردن احكام الهی در سراسر جهان باشیم. فعالیتهای خود را در ارگانهای بیشتر كنید و به دشمنان مهلت جاسوسی ندهید خداوند حفظتان كند.
در پایان خواهشی از خانوادهام دارم:
ای پدر و مادر مهربانم! هیچگاه چنان فكر نكنید كه به اجبار یا به طوری دیگر به جبهه رفتم بلكه هدفم پیروزی اسلام است. به شما سفارش میكنم هیچوقت به دشمنان سر تسلیم فرود نیاورید و در برابر دشمنان اسلام خشمگین باشید. از شهید شدن من ناراحت نباشید كه با شهید شدن در راه اسلام به بهشت خواهم رفت.
پدر و مادر جان! هیچگونه ناراحت نباشید كه اگر من شهید شدم، برایم گریه نكنید زیرا كه شماها برایم گریه كنید باعث میشود كه دیگران فرزندانشان را نگذارند به جبهه بروند و اگر شماها برای من گریه كنید دشمنان اسلام شاد میشوند. من به عنوان فرزند شما از شماها تشكر میكنم كه مرا به این سن جوانی رساندید و زحمت كشیدید تا در راه اسلام شهید شوم تا اینكه خداوند از من و شماها خوشش بیاید.
یککلام هم با برادرانم دارم:
برادران عزیزم شماها باید ادامهدهندگان راه من و دیگر شهیدان باشید. پشتیبان امام خمینی و اسلام باشید و شماها باید دیگران را به طرف اسلام بكشید و بیشتر هوس این دنیا را نكنید این سرایی بیش نیست كه هر چه بروید به آن نخواهید رسید. این دنیا منزلگاهی است برای آخرت و فقط برای دادن یك امتحان در این دنیا توقف کردهایم و همان طوری كه علی(ع) میفرماید: این دنیا هیچ نمیارزد. پس شماها باید پیروان علی(ع) باشید و به این دنیا دل نبندید. والسلام.
خداوند صبر بر پدر و مادر عزیزم و شماها و به تمام خانوادههای شهدا عنایت فرماید.
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی(عج) خمینی نگهدار.
خدایا من خجالت میكشم در روز قیامت سرور شهیدان بدنش پارهپاره باشد و من سالم باشم.