تسنیم تلاوت صفحه ۲۹۵ قرآن
در مواردی برای حفظ جان و ایمان، تقیه واجب است. «لا یُشْعِرَنَّ ... یَرْجُمُوکُمْ أَوْ یُعِیدُوکُمْ»
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «خاورستان»، «وَ إِذِ اعْتَزَلْتُمُوهُمْ وَ ما یَعْبُدُونَ إِلاَّ اللَّهَ فَأْوُوا إِلَی الْکَهْفِ یَنْشُرْ لَکُمْ رَبُّکُمْ رَبُّکُمْ ُمْ مِنْ أَمْرِکُمْ مِرفَقاً» «و آنگاهی که از مشرکان و آنچه جز خدای میپرستند فاصله گرفتید، پس به غار پناه برید، تا پروردگارتان از رحمت. خود برای شما گشایشی بخشد و برایتان در کار (و سرنوشت) شما گشایشی ارائه کرد»
نکات سورۀ کهف - آیۀ ۱۶:
این آیه از قول رهبر اصحاب است که به جوانمردانِ همراه خویش، امید رحمت الهی و گشایش می دهد. (تفسیر مجمع البیان)
پیامهای سورهکهف - آیه ۱۶:
۱.موحّد واقعی، هم بتها را رها می کند، هم از بت پرستان جدا می شود.«اعْتَزَلْتُمُوهُمْ وَ ما یَعْبُدُونَ»
۲. خداپرستان از سوی مشرکان در معرض خطر هستند. «فَأْوُوا إِلَی الْکَهْفِ»
۳. غارنشینی در فضای توحید، بهتر از شهرنشینی در فضای شرک است. «فَأْوُوا إِلَی الْکَهْفِ» حضرت یوسف نیز زندان را بر کاخ داد و گفت: «رَبِّ السِّجْنُ أَحَبُّ إِلَیَّ» (یوسف، ۳۳)
۴. برای خدا قیام کند و با هجرت، دست از مسکن و جامعۀ خود بکشد، مشمول الطاف الهی می شود. «یَنْشُرْ لَکُمْ»
۵. سختیها زودگذر و مقدّم آسایش است. «یُهَیِّئْ لَکُمْ مِنْ أَمْرِکُمْ مِرفَقاً»
تفسیر صفحۀ ۲۹۵ قرآن کریم - سوره کهف - آیه ۱۷ - تفسیر نور:
«وَ تَرَی الشَّمْسَ إِذا طَلَعَتْ تَتَزاوَرُ عَنْ کَهْفِهِمْ ذاتَ الْیَمِینِ وَ إِذا غَرَبَتْ تَقْرِضُهُمْ فَهُمِ الشِّمال ذلِکَ مِنْ آیاتِ اللَّهِ مَنْ یَهْدِ اللَّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِ وَ مَنْ یُضْلِلْ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ وَلِیًّا مُرْشِدا بود . دیدی که هنگام طلوع، به سمت راست آنها متمایل میشود و چون غروب میکند، آنها را وامی میگذارند و به سمت چپ متمایل میگردند و آنها در محلّی بزرگ از آن غار قرار میگیرند. این از آیات و نشانه های خداست. هر کس را خدا هدایت کند، او را پیدا کند که واقعی است و هر که را به بیراهه می دهد و گمراه کند، هرگز برای او یاوری راهنما نخواهی یافت»
نکات سورۀ کهف - آیۀ ۱۷:
غار اصحاب کهف، از نظر جغرافیایی نه رو شرق بود، نه غرب، بلکه در شمال شرقی که هیچگاه نور خورشید تا عمق غار نمی تابید. در مورد مکان غار اختلاف است که میگویند در کوههای اطراف دمشق که به غار اصحاب معروف است. هم آن را در اطراف شهر عمان پایتخت اردن می شناسند که قبر در آنجاست و نقش یک سگ نیز بر دیوار آن است، و بالای غار، صومعه ای قدیمی و مردمان نیز مسجدی ساخته شده اند. (تفسیر فرقان) به هر حال ویژگیهای غار، نمونه ای از رحمت الهی است که در آیه قبل از آن داده شده بود.
پیامهای سوره کهف - آیه ۱۷:
۱. همیشه حفاظت الهی به صورت معجزه نیست، برخی از عوامل طبیعی ابزار و زمین حفاظت است، آن گونه که در حفاظت از اصحاب کهف بود. «تَرَی الشَّمْسَ» (نتابیدن مستقیم خورشید و وجود نسیم و وسعت مکان غار، از عوامل طبیعی برای سلامت اصحاب کهف بود.)
۲. توفیق ایمان، رها کردن قوم مشرک و پناهندگی به غاری با آن خصوصیات، جز با اراده و هدایت الهی نمی شود. «ذلِکَ مِنْ آیاتِ اللَّهِ»
تفسیر صفحۀ ۲۹۵ قرآن کریم - سورۀ کهف - آیۀ ۱۸ - تفسیر نور:
«وَ تَحْسَبُهُمْ أَیْقاظاً وَ هُمْ رُقُودٌ وَ نُقَلِّبُهُمْ ذاتَ الْیَمِینِ وَ ذاتَ الشِّمالِ وَ کَلْبُهُمْ بَسِعِطِرا تَ عَلَیْهِمْ لَوَلَّیْتَ مِنْهُمْ فِراً وَ لَمُلِئْتَ مِنْهُمْ رُعْباً» «و (اگر به آنها نگاه می کنند) آنها را بیدار می پنداشتی (زیرا چشمانشان). باز بود،) در حالی که آنها خواب بودند و ما آنها را به پهلوی راست و چپ می گردانیدیم (تا بدنشان سالم) و سگشان دستهای خود را بر آستانه غار نهاده بود (و نگهبانی می داد) اگر نگاهشان می کند. کردی، پشت کرده و از آنان می گریختی و سرتاپا، پراز ترس از آنان می شدی»
نکات سورۀ کهف - آیۀ ۱۸:
به تفسیر مجمع البیان، ظاهر جملۀ «وَ کَلْبُهُمْ باسِطٌ ذِراعَیْهِ» آن بود که ۳۰۹ سال زنده بود و پاسبانی میداد.
آری، اگر خدا اراده کند، در یک غار، با تار عنکبوتی پیامبرش را حفاظت و کافران را مایوس و پشیمان می کند و در غار دیگر، با نشستن و نگهبانی سگی، مؤمنانی را از دست ظالمی حفظ می کند.
پیامهای سوره کهف - آیه ۱۸:
۱. یکی از نعمتهای خدا، غلتیدن انسان در خواب است. «نُقَلِّبُهُمْ»
۲. خداوند باعث ایجاد و باعث تغییر عوامل و آثار، از آیات الهی است. «تَحْسَبُهُمْ أَیْقاظاً وَ هُمْ رُقُودٌ» (خداوند خواب اصحاب کهف را از نظر کمّی از چند ساعت به ۳۰۹ سال و از نظر کیفی نیز به خوابی که چشمها باز و در حدقه میچرخد، تغییر داد.)
۳. برخی از حیوانات نیز مسئول الهیاند. از نقش حیوانات در زندگی بشر غافل نباشیم. «وَ کَلْبُهُمْ باسِطٌ»
۴. شکل و قیافۀ افراد، شناخت صحیح نیست؛ چه بسا قیافهای که مردم از آن میگریزند، ولی از اولیای خدا باشد. (شاید ترس و وحشت، ناشی از تغییر افیه آنان، به خاطر حفظشان بوده است که کسی جرأت نزدیک به آنها باشد.) «لَوِ اطَّلَعْتَ عَلَیْهِمْ لَوَلَّیْتَ مِنْهُمْ فِراً»
تفسیر صفحۀ ۲۹۵ قرآن کریم - سورۀ کهف - آیۀ ۱۹ - تفسیر نور:
«ووره کککذله ای بَثْnahahemhْ لقملِیگتهئحووو بلبن اصطبلُMْمْمْمْمْمهلٌ امیلهههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههم لُوا ربدبُّکُmْ beِerِزْقٍ meِnْhُ و َ lehْی ْی alْی َ ala یُشْ ala یُشْ ala یُشْ یُشْ یُشْ أ أأأ أأأ أأأ أأأ أأ أأ أأ أأ أأ أأ که خوابشان کردند)، آنان را (از خوابی که شبیه مرگ بود) برانگیختیم تا میان خود از یکدیگر پرسش کنند. یکی از آنها گفت: چه مدّت (در این غار) ماندهاید؟ گفتند: یک روز یا بخشی از روز. (سرانجام) گفتند: پروردگارتان داناتر است که چه مقدار مانده است. پس از یکی از خود را با این پولتان به شهر بفرستید تا ببیند کدام یک از غذای پاکیزهتری دارد، پس از خوردن آن برایتان بیاورد و باید (در این کار) زیرکی و دقّت به خرج دهد، و مبادا کسی را از شما آگاه کند!»
نکتههای سوره کهف - آیه ۱۹:
«ورق»، درهمهایی بودهاند که نقش پادشاه بر آن بوده است.
عبارت «وَ لْیَتَلَطَّفْ» وسط قرآن کریم قرار دارد که به معنای مدارا و هوشیاری همراه با مهربانی است و این خود لطفی است که کلمۀ وسط قرآن را لطف و تلطّف و مهربانی تشکیل داده است.
در مبارزات بر علیه جوامع فاسد، وحدت بین نیروها عامل مهمی است. در این آیه چهار مرتبه کلمه «کم» مطرح شده است:
الف: در تهیه غذا همه یکی هستیم. «أَحَدَکُمْ»
ب: پول برای همه است. «بِوَرِقِکُمْ»
ج: غذایی که تهیه می کند برای همه است. «فَلْیَأْتِکُمْ»
د: حفاظت از جان همه لازم است. «لا یُشْعِرَنَّ بِکُمْ»
پیامهای سوره کهف - آیه ۱۹:
۱. برای خداوند، هیچ کاری مشکل نیست؛ نه خواب کردن ۳۰۹ ساله، نه بیدار ساختن آن چنانی. «کَذلِکَ بَعَثْناهُمْ»
۲. از حشر و برانگیخته شدن در قیامت تعجّب نکنید. هر بیدار شدن از خواب، نوعی بعث و نشان است. «بَعَثْناهُمْ»
۳. بیدار شدن از خواب نیز به ارادۀ الهی است. «بَعَثْناهُمْ»
۴. بیدار کردن اصحاب کهف دو ثمر داشت، یکی برای طرح سوال بود، «لِیَتَسائَلُوا» یکی برای دیگران که نمونهای از رستاخیز و بعث قیامت بود. «کَذلِکَ بَعَثْناهُمْ»
۵. در آنچه نمیدانیم، اظهارنظر نکنیم. «رَبُّکُمْ أَعْلَمُ بِما لَبِثْتُمْ»
۶. حتّی یک گروه کوچک نیز باید مسئول و رهبر داشته باشد. (در میان اصحاب کهف یک نفر بود که امر و نهی و پرسش می کرد.) «قالَ قائِلٌ ... فَابْعَثُوا»
۷. اقدام برای معاش زندگی، منافات با توکّل ندارد. اصحاب کهف هم پول و نقدینه است، هم برای تهیه غذا حرکت کردند. «فَابْعَثُوا أَحَدَکُمْ بِوَرِقِکُمْ هذِهِ»
۸. وکالت و پذیرش وکالت از گروه جایز است. «فَابْعَثُوا أَحَدَکُمْ»
۹. پول و نقدینگی، سابقهی تاریخی و کهن دارد. «بِوَرِقِکُمْ»
۱۰. هر پولی نمی تواند بهای جنس قرار گیرد. «بِوَرِقِکُمْ هذِهِ»
۱۱. وارستگان مؤمن هر غذایی را نمیخورند. نوع غذا و مقدار برایشان مطرح نیست، پاک و حلال بودن مهم است. «أَزْکی طَعاماً، بِرِزْقٍ مِنْهُ»
۱۲. مؤمن باید رازدار و هوشیار باشد و با مدارا و تقیّه و اصول ایمنی، دشمن را از وجود خود آگاه نکند. «وَ لْیَتَلَطَّفْ» کسی که مسئولیّت میپذیرد باید مراقبتهای لازم را داشته باشد.