تسنیم وحی؛
تفسیر صفحه ۵۶۵ قرآن کریم
همانا، ما مردم (مکّه را) آزمودیم، همان گونه که صاحبان آن باغ (در یمن) آزمودیم، آنگاه که سوگند یاد کردند صبحگاهان میوههای باغ را بچینند. و چیزی را (برای فقرا) استثناء نکردند.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «خاورستان»، در تفسیر صفحه ۵۶۵ قرآن کریم آمده است: « إِنَّا بَلَوْناهُمْ کَما بَلَوْنا أَصْحابَ الْجَنَّةِ إِذْ أَقْسَمُوا لَیَصْرِمُنَّها مُصْبِحِینَ * وَ لا یَسْتَثْنُونَ * فَطافَ عَلَیْها طائِفٌ مِنْ رَبِّکَ وَ هُمْ نائِمُونَ * فَأَصْبَحَتْ کَالصَّرِیمِ * فَتَنادَوْا مُصْبِحِینَ * أَنِ اغْدُوا عَلی حَرْثِکُمْ إِنْ کُنْتُمْ صارِمِینَ *» « همانا، ما مردم (مکّه را) آزمودیم، همان گونه که صاحبان آن باغ (در یمن) آزمودیم، آنگاه که سوگند یاد کردند صبحگاهان میوههای باغ را بچینند. و چیزی را (برای فقرا) استثناء نکردند. پس هنگامی که در خواب بودند، از طرف پروردگارت آفتی بر گرد باغ چرخید (و باغ را سوزاند). پس صبح شد در حالی که (اصل باغ به کلی) برچیده شده بود. (آنان بیخبر از ماجرا) بامدادان یکدیگر را ندا دادند. که اگر قصد چیدن میوه دارید به سوی کشتزار حرکت کنید.»
نکتههای سورۀ قلم- آیات ۱۷-۲۲:
مراد از «طائِفٌ»، آفت و بلایی است که بر گرد باغ چرخید و آنرا سوزاند و خاکستر کرد.
«صرم» به معنای قطع و چیدن میوه است و مراد از «صریم» برچیده شدن و قطع تمام درختان با قهر الهی است.
«فَتَنادَوْا» به معنای ندای افراد برای اجتماع در یک محل و مشورت و هم فکری است.
قهر الهی، گاهی به افراد میرسد. همان که فرعون و لشکرش غرق شدند، «اغرقناه و جنوده» (یونس،۷۳) ، گاهی به مال میرسد مثل این آیات که باغش سوخت ولی خودشان سالم بودند و گاهی به افراد و مال، هر دو میرسد، نظیر قارون که خودش و خانهاش و سرمایهاش به خاک فرو رفت. «فَخَسَفْنا بِهِ وَ بِدارِهِ» (قصص،۸۱)
در این سوره دو بار از بخل انتقاد شده است. یک بار در آیه «مَنَّاعٍ لِلْخَیْرِ» و یک بار داستان این آیات.
سنّتهای خوب نیاکان را باید ادامه داد امّا در این داستان وارثان تصمیم گرفتند راه پدر را کنار و فقرا را محروم کنند.
گناه، سبب محرومیّت است. امام باقر علیهالسّلام فرمود: «ان الرجل لیذنب الذنب فیدرء عنه الرزق» (تفسیر نورالثقلین) مردی که گناه میکند، به همان میزان از رزق الهی محروم میشود. چنانکه در روایت آمده است: گاهی انسان به خاطر گناه از نماز شب محروم میگردد. (تفسیر مراغی)
ارزش مال تا جایی است که فکر را منحرف نکند وگرنه به حکم خداوند مسجد ضرار خراب میشود و گوساله طلایی سامری را میسوزاند. «لَنُحَرِّقَنَّهُ ثُمَّ لَنَنْسِفَنَّهُ فِی الْیَمِّ نَسْفاً» (طه،۹۷)
داستان باغ سوخته
مرد باغداری که هر سال از میوههای باغش به فقرا انفاق میکرد از دنیا رفت. وارثان تصمیم گرفتند فقرا را محروم نمایند، تنها یکی از وارثان مخالف بود ولی اکثر آنان بخل ورزیدند و برای محروم کردن فقرا تصمیم گرفتند که سحرگاهان به باغ روند و میوهها را بچینند تا فقرا آگاه نشوند. به باغ رفتند، آن را یک تخته خاکستر دیدند. گفتند: ما راه را گم کردهایم، این باغ ما نیست. امّا دیگری گفت: ما از راه درست پدر منحرف شدیم، و تصمیم گرفتیم فقرا را محروم کنیم، لذا خودمان محروم شدیم. آن فرزندی که از روز اول با بخل مخالف بود، گفت: آیا به شما نگفتم این فکر غلط است؟ به هر حال آنان قهر الهی را دیدند و متنبّه شدند و یکدیگر را ملامت کردند.
پیامهای سورۀ قلم- آیات ۱۷-۲۲:
۱- آزمایش یکی از سنّتهای الهی است. «إِنَّا بَلَوْناهُمْ کَما بَلَوْنا»
۲- قران، نمونههای مختلف اتحاد الهی را بیان میدارد تا ما با شیوۀ آزمون الهی آشنا شویم. «کَما بَلَوْنا أَصْحابَ الْجَنَّةِ»
۳- طرحهایی که به محروم کردن فقرا بینجامد ناکام است. « أَقْسَمُوا ... وَ لا یَسْتَثْنُونَ ... فَأَصْبَحَتْ کَالصَّرِیمِ»
۴- هر سوگندی ارزش ندارد. «أَقْسَمُوا لَیَصْرِمُنَّها مُصْبِحِینَ»
۵- قهر الهی مخصوص آخرت نیست بلکه گاهی در دنیا و بسیار سریع واقع میشود. « فَطافَ عَلَیْها طائِفٌ مِنْ رَبِّکَ ... فَأَصْبَحَتْ کَالصَّرِیمِ»
۶- تنبیه و کیفر از شئون ربوبیّت است و جنبۀ تربیتی دارد. «طائِفٌ مِنْ رَبِّکَ»
۷- هیچکس نمیتواند بر خدا پیشی بگیرد. (اینها صبح زود برای چیدن میوهها برخاستند ولی خداوند سحر باغ را سوزاند.) «وَ هُمْ نائِمُونَ»
۸- کیفر و جرم باید متناسب باشد. چون فقرا را محروم کردند پس محروم شدند. «لا یَسْتَثْنُونَ ... فَأَصْبَحَتْ کَالصَّرِیمِ»
۹- فکر و تدبیر انسان در برابر تدبیر خدا بیرنگ است. (در اینجا وارثان تصمیمی گرفتند و خداوند ارادۀ دیگری فرمود.)« أَقْسَمُوا لَیَصْرِمُنَّها مُصْبِحِینَ ... فَأَصْبَحَتْ کَالصَّرِیمِ»
۱۰- خداوند حامی فقراست. با اینکه فقرا از تصمیم وارثان خبر نداشتند ولی خداوند به حمایت از فقرا و برای تنبیه وارثان بخیل، باغ را سوزاند. «لا یَسْتَثْنُونَ ... فَأَصْبَحَتْ کَالصَّرِیمِ»
۱۱- کامیابیهای انسان در انحصار محاسبات او نیست. در این داستان محاسبات به گونهای بود، امّا نتیجه چیز دیگری شد. «لَیَصْرِمُنَّها مُصْبِحِینَ ... فَأَصْبَحَتْ کَالصَّرِیمِ»
۱۲- نیّت بد، اگر همراه با برنامهریزی و انجام اقدامات مقدماتی باشد، کیفر دارد. «وَ لا یَسْتَثْنُونَ ... فَأَصْبَحَتْ کَالصَّرِیمِ»
۱۳- ثروتی که محرومان از آن بهرهمند نشوند، نبودنش بهتر است. «فَأَصْبَحَتْ کَالصَّرِیمِ»
۱۴- حرص و بخل، سبب زیادت سرمایه و کامیابی نمیشود. «لا یَسْتَثْنُونَ ... فَأَصْبَحَتْ کَالصَّرِیمِ»
انتهای خبر/10