
تسنیم وحی؛
تفسیر صفحه166 قرآن کریم
پس هنگامى که نیکى به آنان روى مى آورد مى گفتند این براى خود ماست و چون گزندى به آنان مى رسید به موسى و همراهانش شگون بد مى زدند آگاه باشید که بدشگونى آنان تنها نزد خداست لیکن بیشترشان نمى دانستند
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «خاورستان»، در تفسیر صفحه 166قران کریم آمده است: فَإِذَا جَاءَتْهُمُ الْحَسَنَهُ قَالُوا لَنَا هَذِهِ وَإِنْ تُصِبْهُمْ سَیِّئَهٌ یَطَّیَّرُوا بِمُوسَى وَمَنْ مَعَهُ أَلَا إِنَّمَا طَائِرُهُمْ عِنْدَ اللَّهِ وَلَکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لَا یَعْلَمُونَ ﴿۱۳۱﴾
پس هنگامى که نیکى [و نعمت] به آنان روى مى آورد مى گفتند این براى [شایستگى] خود ماست و چون گزندى به آنان مى رسید به موسى و همراهانش شگون بد مى زدند آگاه باشید که [سرچشمه] بدشگونى آنان تنها نزد خداست [که آنان را به بدى اعمالشان کیفر مى دهد] لیکن بیشترشان نمى دانستند (۱۳۱)
نکته ها:
«یَطیّروا» از «تَطَیُّر»، به معناى فال بد زدن است. چون عرب ها اغلب فال بد را از طریق پرواز پرنده یا صداى آن مى دانستند، به هر گونه فال بد «طَیَره» مى گویند. [۲۳۲]
در آیات دیگر قرآن نیز فال بد در مورد پیامبران حتّى رسول خدا صلى الله علیه وآله مطرح شده است. [۲۳۳]
فال بد، در پیدایش حوادث و پیش آمدها، هیچ اثر طبیعى و منطقى ندارد، امّا آثار روانى بسیارى دارد. در روایات مى خوانیم: فال بد، نوعى شرک به خداست و هرگاه فال بد زدید، به کار خود ادامه دهید و به آن اعتنا نکنید. امام صادق علیه السلام فرمودند: فال بد، اثرش به همان اندازه است که آن را مى پذیرى؛ اگر آن را سبک بگیرى، کم اثر خواهد بود و اگر آن را محکم بگیرى، پر اثر و اگر به آن اعتنا نکنى، هیچ اثرى نخواهد داشت. [۲۳۴]
فال بد، در میان تمام اقوام و ملل گذشته و حال وجود داشته و دارد و موجب بدبینى و رکود کارها مى شود، لذا از آن نهى شده است، امّا فالِ نیک چون سبب حرکت و عشق و امید است، اشکالى ندارد. [۲۳۵]
۲۳۲) تفسیر نمونه
۲۳۳) نساء، ۷۸، نحل، ۴۷ و یس، ۱۸
۲۳۴) تفاسیر نمونه و المیزان
۲۳۵) تفسیر نمونه
پیام ها:
۱- فرعونیان، تنها خود را شایسته و حقّ کامیابى را مخصوص خود مى دانستند. «قالوا لنا هذه»
۲- رفاه و کامیابى براى فرعونیان امرى شناخته شده و عادّى بود، امّا تلخى ها براى آنان ناشناخته و ناباور بود. (کلمه ى «الحسنه» همراه الف و لام و حرف «اذا» نشانه ى شناخته شدن و کلمه ى «سیّئه» بدون الف و لام در کنار «اِن»، نشانه ى ناشناخته و ناباور بودن است.)
۳- اکثر فرعونیان به جاى آنکه از قحطى و هشدارهاى الهى بیدار شوند، به تحلیل غلط پرداختند و آن را به موسى نسبت دادند. «یطّیّروا بموسى»
۴- نسبت دادن خوبى ها به خود و بدى و بدبختى ها به انبیا و دین، نشانه ى خودبینى و جهالت است. «فاذا جائتهم الحسنه قالوا لنا هذه و ان تصبهم سیئه یطیّروا بموسى… اکثرهم لایعلمون»
۵ – ریشه ى خرافات و فال بد، جهل است. «یطیّروا… لکن اکثرهم لا یعلمون»
تفسیر آیه ۱۳۲ سوره الاعراف:
وَقَالُوا مَهْمَا تَأْتِنَا بِهِ مِنْ آیَهٍ لِتَسْحَرَنَا بِهَا فَمَا نَحْنُ لَکَ بِمُؤْمِنِینَ ﴿۱۳۲﴾
و گفتند هر گونه پدیده شگرفى که به وسیله آن ما را افسون کنى براى ما بیاورى ما به تو ایمان آورنده نیستیم (۱۳۲)
نکته ها:
از اینکه به حضرت موسى مى گفتند: هرگونه آیه اى بیاورى، معلوم مى شود که دشمن نیز مى دانست که کار موسى جادو نیست، بلکه معجزه اى الهى است، ولى از روى لجاجت و تکبّر ایمان نمى آوردند، فقط ساحران هنگامى که فهمیدند کار موسى سحر نیست، بدون لجاجت ایمان آوردند. البتّه شاید آیه نامیدن کار حضرت موسى از سوى فرعونیان، از روى استهزا و مسخره بوده است.
پیام ها:
۱- گاهى انسان چنان سقوط مى کند که با پیامبران و راهنمایان الهى برخورد کرده و نشانه هاى روشن هدایت را نیز واژگون و تیره و تار مى بیند. «و قالوا مهما تأتنا به من آیه لتسحرنا»
۲- تهمت سحر نسبت به معجزات انبیا، از رایج ترین تهمت ها بوده است. «لتسحرنا» در جاى دیگر مى خوانیم: «کذلک ما أتى الّذین من قبلهم من رسول الاّ قالوا ساحر او مجنون» [۲۳۶]
۳- انسان در انتخاب عقیده آزاد است و انبیا مردم را مجبور به ایمان نمى کردند، لذا برخى مردم در برابر معجزات آنان لجاجت کرده و ایمان نمى آوردند. «فما نحن لک بمؤمنین»
انتهای پیام
لینک کوتاه خبر
برچسبها
نظر / پاسخ از
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر میگذارید!