حالت تاریک
وصیت‌‌نامه شهید سیدحسن میرنوراللهی ؛

اسلام با این خون‌ها پایدار است

اسلام با این خون‌ها پایدار است

شهید «سیدحسن میرنوراللهی» در وصیت‌نامه‌اش نوشته است: من فرزند اسلام هستم و در راه خدا شهید شده‌ام و اگر دشمنان اسلام خوشحال شدند، این را بدانید که شهادت فرزندی در راه اسلام باعث سرافرازی است و اسلام با این خون‌ها پایدار است.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «خاورستان»،شهید «سیدحسن میرنوراللهی»، فروردين 1338، در شهر طالقان از توابع شهرستان ساوجبلاغ به دنيا آمد. پدرش ســيد ولی‌محمد، كشاورز بود و مادرش سيده‌ سليمه نام داشت. تا پايان دوره راهنمايی درس خواند. در شركت كارگری می‌كرد. ازدواج كرد و صاحب يك دختر شد. از سوي بســيج در جبهه حضور يافت. دوم فروردين 1361 در شوش با اصابت تركش به شهادت رسيد. پيكر وی را در گلزار شهدای زادگاهش به خاك سپردند.

آنچه درادامه می‌خوانید متن وصیت‌نامه شهید میرنورالهی است.
«انا فتحنا لک فتحا مبینا
سلام بر فرزند فاطمه و نایب برحقش امام امت خمینی و درود برشهدا که با خون پاکشان درخت انقلاب اسلامی را آب یاری نمودند و در جبهه‌های حق علیه باطل و مظلوم علیه ظالم می‌جنگند.

پدرجان! امیدوارم که هرچه ناراحتی از من دیده‌اید ببخشید. کشور اسلامی‌مان درجنگ با کفار بعثی می‌باشد و مزدوران بعثی به اسلام آب و خاک و ناموسمان تجاوز می‌کنند لذا به عنوان یک فرد مسلمان برخود واجب می‌دانم که من هم یک سهم کوچک برگردن دارم و دین خود را ادا می‌نمایم و اگر یک وقت لایق شهادت درراه اسلام بودم از بازماندگان تقاضا می‌شود که تا آنجا که می‌توانید از گریه کردن خودداری بفرمایید و به جای گریه شکر خدا را بکنید که چه کار خوبی است در راه خدا جنگیدن. خدا می‌داند زمانی که گلوله‌ها برسرمان می‌بارد احساس می‌کنم که آهنگ دلنوازی می‌نوازد. اگر من به شهادت آرزوی دیرینه‌ام رسیدم مرا در زادگاه خودش در گلستان حصار دفن کنید و به مادرم بگویید بسان مادر رهبرم حسین (ع) عمل کند و به خواهرم بگویید زینب‌گونه پیام شهدا را به اعماق اعصار یاد زنند، اما پیام من به برادران و خواهران حزب اللهی اینست که گوش به حرف‌های منافقین و وطن‌فروشان ندهند و برای تحقق آرمان‌های توحیدی کوشا باشند.

خدایا! تو شاهدی که چیزی عزیزتر ازجانم ندارم تا فدای اسلام و قرآن کنم. پرورگارا! تو خودت یارو یاور امام امت خمینی بت‌شکن باش. من به خانواده و دوستانم سفارش می‌کنم تا خون در رگ دارند پیرو خط امام باشند. امام را دعا کنند و الان که دارم این کلام را می‌نویسم نمی‌دانید از هیجان اینکه می‌خواهم به جبهه حق علیه باطل بروم چقدر خوشحالم. من می‌خواهم پدر و مادر و خواهران و برادرانم ازاین که من به جبهه می‌روم ناراحت نباشند و اگر هم شهید شدم گریه و زاری نکنید؛ که من فرزند اسلام هستم و در راه خدا شهید شده ام و اگر دشمنان اسلام را خوشحال کردی و این را بدانید که فرزندی که در راه اسلام باعث سرافرازی است و اسلام با این خون‌ها پایدار است.

ما باید خون و خون‌ها بدهیم تا بتوانیم حقانیت اسلام را ثابت کنیم پیام من برای خانواده و دیگر فامیل‌ها و دوستان است هیچ وقت فراموش نکنید که اگر پشت روحانیت راخالی کنید اگر روحانیت شکست خورد اسلام شکست می‌خورد و اگر اسلام را رها کنید چه مصیبتی به بارمی‌آید پدر به شکر خدا هیچ بدهکاری ندارم ازچند نفر مقداری پول می‌خواهم که آن‌ها را می‌بخشم امیدوارم که شما و اهل خانواده از من هیچ ناراحتی نداشته باشید به مادرم بگو که شیرش را حلالم کند می‌دانم وقتی که من شهید شوم در منزل جایم خالی می‌ماند، اما باید استقامت به خرج دهید پدرجان از شما می‌خواهم که در مراسم هیچ تجهیزاتی و تشریفاتی نباشد پدرجان از شما می‌خواهم دو سال نماز و دو ماه روزه را برای من ادا کنید و نگذارید درآن دنیا بی‌جواب باشم. والسلام

انتهای خبر/10

درباره نویسنده

لینک کوتاه خبر

نظر / پاسخ از