حل مسئله آب های مرزی بدون رویکرد سیاسی؛
پیوندهای ایران و افغانسان و احترام به منافع متقابل
رویکردهای سیاسی کشورهای مختلف ممکن است در منافع مختلف کشورها اثرگذار باشد از این رو به نظر می رسد آنچه در بیش از هر چیز برای حل بحران بهره برداری از آب مشترک مرزی ایران و افغانستان اهمیت دارد.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «خاورستان» به نقل از شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ پس از آنکه دولت طالبان در افغانستان به آب گیری سد پاشدان در نقطه مشترک هریرود اقدام کرد، واکنش های بسیاری از سوی مقامات کشورمان نسبت به این اقدام صورت گرفت.
ساکنین حوضه آبریز هریرود در هر دو کشور ایران و افغانستان طی سالیان سال، از جریان طبیعی این رودخانه فرامرزی بهرهمند شدهاند و حقوق عرفی و تاریخی برای هر دو طرف ایجاد شده بود با این حال اما اقدام یکجانبه طرف افغانی نسبت به بهرهبرداری یکجانبه از رودخانه هریرود نهتنها تأمین آب شرب و بهداشت چند میلیون نفر را متأثر کرده، بلکه موجب خواهد شد که محیط زیست پایین دست هیرود متحمل آسیب های گسترده محیط زیستی شود.
ایران بارها در چارچوب مذاکرات دیپلماتیک اعتراض رسمی خود نسبت به اثرات منفی فرامرزی ناشی از اقدامات سدسازی یکجانبه طرف افغان در حوضه هریرود را اعلام کرده است و از این طریق خواستار همکاری مشترک برای ارزیابی و کاهش این اثرات و انتخاب توسعه پایدار به جای توسعه مخرب بوده اما این رایزنی های دیپلماتیک در میدان عمل نتیجه بخش نبوده است.
ساخت سد پاشدان توسط افغانستان روی یکی از سرشاخههای هریرود، مشکلات متعددی را برای تأمین آب شرب مردم در محدوده خراسان رضوی ایجاد میکند.
براساس قوانین بین الملل بهره برداری از آب های مرزی مشترک باید با در نظر گرفتن منافع طرفین صورت گیرد از این رو بهره برداری یک جانبه افغانستان از هیرود به عنوان یکی از موارد نقض قوانین بین المللی در حوزه آب به شمار می رود.
در قراردادهای مختلف، افغانستان متعهد به تأمین حقآبه ایران از هیرمند شده، اما در عمل اجرای این تعهدات با مشکلات جدی روبهرو بوده است. از نظر تاریخی، این تنشها را میتوان به دو عامل اصلی نسبت داد: ساختارهای دولتی ناپایدار در افغانستان و کاهش بارشها در منطقه. دولت مرکزی افغانستان بهطور مداوم با چالشهای داخلی و خارجی مواجه بوده که توانایی این کشور را در مدیریت منابع مشترک آبی کاهش داده است. از سوی دیگر، کاهش بارشها و بروز خشکسالیهای مکرر در منطقه سیستان و بلوچستان ایران نیز به شدت این تنشها افزوده است.
پیوندهای دیرینه هویتی و انتظار احترام به منافع متقابل
این در حالی است که به نظر می رسد پیوندهای دیرپای هویتی، فرهنگی، نژادی، مذهبی و تمدنی دو ملت ایران و افغانستان و حضور نزدیک به پنج دههای میلیونها تبعه افغانستان در ایران، حفظ و تعمیق مناسبات دو کشور در زمینههای مختلف را مستلزم احترام به منافع متقابل و پرهیز از اقدامات یکجانبه آسیبزا می طلبد.
آنچه اهمیت دارد موافقتنامههای دوجانبه، است که اصول قابل اعمال حقوق بینالملل معاهداتی و عرفی و حقوق طبیعی مردمان پاییندست رودخانههای مشترک، و نیز اصل حسن همجواری در بهرهبرداری منصفانه دو ملت از منابع آبی حاصل از رودخانههایی که در طی قرون و اعصار متمادی به اقتضای جغرافیای طبیعی منطقه، از افغانستان به سمت ایران سرازیر بودهاندرا شامل می شود.
اسماعیل بقایی، سخنگوی دستگاه دیپلماسی کشورمان در این باره با اشاره به اینکه از افغانستان انتظار میرود در استمرار جریان آب از رودخانههای مرزی که از سمت افغانستان به ایران جریان دارد، همکاری کرده و موانع ایجادشده را مرتفع نمایند گفت: جمهوری اسلامی ایران بارها به طرق مقتضی بهویژه از مجاری دیپلماتیک رسمی و سازوکارهای کارکردی(فنی)، به طرفهای افغان تاکید کرده است که بهرهبرداری از منابع و حوضههای آبی نمیتواند بدون رعایت حقوق ایران وفق معاهدههای دوجانبه یا اصول و قواعد عرفی قابل اعمال و نیز اصل مهم حسن همجواری و همچنین ملاحظات زیستمحیطی صورت گیرد.
ضرورت حل مسئله آب های مشترک بدون رویکردهای سیاسی
رویکردهای سیاسی کشورهای مختلف ممکن است در منافع مختلف کشورهای اثرگذار باشد از این رو به نظر می رسد آنچه در بیش از هر چیز برای حل بحران بهره برداری از آب مشترک مرزی ایران و افغانستان اهمیت دارد حل مناقشات آبی بدون در نظر گرفتن مناسبات سیاسی است.
تشکیل کارگروه های تخصصی برای بررسی راهکار بهره مندی طرف ها می تواند از بروز بحران های زیستی و محیطی برای کشورهای همسایه جلوگیری کند.
راهبردی که در دولت سیزدهم با بهره گیری از دیپلماسی موفق منطقه ای توانست دست کم بخشی از حق آبه هیرمند را تامین کرده و مشکل کم آبی در سیستان و بلوچستان را کاهش دهد.
در حقیقت ایران باید با یک معادله برد برد یعنی منافع مشترک با افغانستان ایجاد کند تا از این طریق مانع از گسترش بحران آبی در منطقه شرق کشور شود.