وصیتنامه شهید «غلامحسین محمودی»؛
بچّههايم را حسينى تربيت كن
شهید «غلامحسین محمودی» در وصیتنامهاش خطاب به همسرش نوشته است: «بچّههايم را حسينى تربيت كن تا در راه حق قدم بردارند.»
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «خاورستان»، شهید «غلامحسین محمودى»، سوم بهمنماه ۱۳۳۲ در شــهر اشتهارد از توابع شهرستان کرج به دنیا آمد. پدرش محمدصادق و مادرش مریم نام دارد. تا سوم متوســطه درس خواند. تراشــکار بود. سال ۱۳۵۵، ازدواج کرد و صاحب سه پسر شد. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. سیزدهم شــهریور ۱۳۶۵، با سمت سکاندار قایق در حاج عمران عراق به شــهادت رســید. مزار وی در گلزار شهدای زادگاهش قرار دارد.
در ادامه متن وصیتنامه شهید «غلامحسین محمودی» را بخوانید.
بسمه تعالى
و لا تحسبن الذين.......
با سلام حضور محترم بقيهالله اعظم منجى عالم بشريت و با سلام به نايب بر حقش امام امت و امت شهيدپرور ايران مخصوصا شهداى اشتهارد و شهداى عمليات اخير با سلام خدمت مادر و برادرانم و همسرم و بچههايم اميدوارم كه هيچ ناراحتى نداشته باشيد. اينجانب، غلامحسين محمودى قدم به راه حق گذاشته و بر نداى امام امت كه همان نداى حسين است لبيک گفتهام آگاهانه دراين راه قدم گذاشتهام و به نداى امام امت كه همان نداى حسين است.
برادرم اگر شهيد شدم تو را وكيل خود قرار دادهام اميدوارم كه اين زحمت را به نحو احسن انجام بدهى و بچههايم را به مدرسه بفرستى و مانند بچههاى خودت به آنها برسى اول به خدا مىسپارمشان و بعد به تو برادر عزيز. به مادرم بگو خبر داشته باش كه خدا با صابران است. همسرم، شهادت مانند عروسى است همانطورى كه حضرت قاسم مىگويد كه مرگ درنظر ما از عسل شيرينتر است چون در راه حق شمشير زديم و در راه حق جنگيديم؛ مبادا! در سر مزار زياد زارى كنى كه دشمنان را شاد كنى هر وقت خانواده شهدا را به ديدار امام امت بردند؛ سلام مرا هم به آنها برسان و بچههايم را حسينى تربيت كن و در راه حق قدم بردارند. اسماعيل جان! زحمتى كه به گردن شما مىاندازم تا مىتوانى كمتر برايم ختم بگير زياد مردم را ناراحت نكن كه در ختم شهداى ديگر هم شركت كنند. برادر همانطورى كه مىدانى مدتى به علت درد معده نتوانستم روزه بگيرم. مدت ۶ ماه روزه دارم و ۲ سال نماز هر چه مىتوانى كمتر برايم خرج كن! سعى كن يك چهارم مالم را برايم خرج كنى ........ و اين پيام را كه كوچكتر از آن هستم كه بتوانم پيامى بدهم براى مردم بخوانيد. آنهايى كه مىگويند: اى كاش در زمان امام حسين بوديم و در ركاب او شمشير مى زديم الان آن زمان فرا رسيده است به نداى هل من ناصر ينصرنى حسين لبيك بگوييد كه همان نداى رهبر عظيم الشان است و به جبههها قدم بگذاريد كه فردا پشيمان مىشويد و مىگوييد: اى كاش در اين زمان مىجنگيديم اگر براى پيرى و مسن بودن خودتان عذرى مىاوريد لااقل جلوى بچههاى خودتان را نگيريد و براى جبهه رفتن تشويقشان كنيد.
انتهای خبر/10