خاورستان گزارش می دهد:
روایت جهاد مهدیاران؛ جوانانی که امید ساختند
گروه جهادی مهدیاران با محوریت حجت کفاشی، از روزهای گمنام تا حضور ملی، با خدمترسانی در بحرانها، جشنهای یتیمان، اردوهای نوآورانه و جهاد تبیین برای نسل جوان، به جریان مؤثری در خراسان جنوبی و کشور تبدیل شده است.
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی «خاورستان»، داستان مهدیاران از آن روزهایی شروع میشود که چند جوان با دلی پر از شوق، کولههایشان را بستند و راهی روستاهای دوردست شدند؛ آنجا که گاهی حتی برقِ امید هم کمسو بود. حجت کفاشی از همان روزها حرف میزند؛ از اولین بستههای غذایی، از شبهایی که در سیل گذشت، از صبحهایی که با لبخند کودکان یتیم شروع شد. این روایت، قصه گروهی است که خدمت را نه کار، که سبک زندگی خود کردهاند.
وقتی از حجت کفاشی درباره نقطه آغاز مهدیاران میپرسم، لبخند میزند؛ لبخندی که انگار او را به سال ۹۲ برمیگرداند، درست روزهایی که هنوز کسی نام این گروه را نشنیده بود. او آرام شروع میکند: همهچیز از یک کانون فرهنگی–تبلیغی شروع شد. چند جوان بودیم با دلهایی که میخواست کاری بکند. سال ۹۴ بود که مسیرمان کمکم رنگ جهادی گرفت و دیگر نتوانستیم از مردم جدا شویم.
روایتش که جلوتر میرود، از سالهای ۹۶ و ۹۷ میگوید؛ روزهایی که برای ثبت رسمی رفتوآمد میکردند تا حرکت مردمیشان صاحب یک هویت مشخص باشد. اول با عنوان سیل بصیر سازندگی ثبت شدیم و بعد زیر نظر کمیته امداد، کار را بهعنوان یک خیریه ادامه دادیم.
اما جایی که چشمهایش برق میزند، سال ۹۹ است؛ سالی که مهدیاران برای نخستینبار در سطح ملی دیده شد. در مسابقه ملی گروههای جهادی ستاد اجرایی فرمان امام، بین بیش از ۸۵–۹۰ گروه از سراسر کشور، اسم مهدیاران را بهعنوان گروه برتر اعلام کردند. همان لحظه تمام سختیها یادم آمد… از سیل سیستانوبلوچستان تا گلستان. آنجا بود که فهمیدم این مسیر ارزشش را داشته.
اما روایت کفاشی فقط به بحرانهای ملی ختم نمیشود. او از رزمایشهای هر فصل میگوید؛ از سبدهای غذایی که پشتسر هم آماده میشوند، از پویش لباس گرم زمستانی، و از بستههای شب یلدایی که با وسواس و عشق برای خانوادههای نیازمند آماده میشود.
در میان همه حرفها، وقتی به جشنهای کودکان یتیم میرسد، صدایش نرمتر میشود. پارسال در طبسین نهبندان میزبان ۱۳۲ کودک یتیم بودیم… یک شب پر از شادی. سال قبلش شاهرخت بود، قبلتر مناطق مرزی. باور کنید این جشنها از بهترین لحظههای زندگی ماست.
شادی واقعی را در کلام او وقتی حس کردیم که از جشن ازدواج 4 زوج نیازمند سخن می گفت، جشن ازدواجی که که به همت بچه های مهدی یاران و هماهنگی کمیته امداد امام خیمنی (ره) برای این عزیزان برگزار شد و شبی فراموش نشدنی را رقم زد.
از تامین 15 سری جهیزیه کامل برای زوج های توانخواه بهزیستی و 5 جهیزیه کامل برای زوج های نیازمند مناطق مرزی با لبخند سخن می گفت.
بعد، با حالتی شبیه ورقزدن خاطرات، از اردوهای متفاوت میگوید؛اردوی آرایش و پیرایش پس از کرونا که با ۱۵–۱۶ آرایشگر در روستاهای اطراف بیرجند برگزار شد؛ کاری که کمتر گروهی تجربهاش کرده بود. یا فعالیتهای ورزشی که در همه اردوها برقرار است؛ از فوتسال تا بازیهای محلی.
اما آن بخشی که کفاشی با جدیت بیشتری دربارهاش حرف میزند، جهاد تبیین است. از یک سال و نیم پیش جلسات پرسشوپاسخ را برای نسل Z و Alpha شروع کردیم. نه سخنرانی خشک، نه یکطرفه. نشستیم با جوانها حرف زدیم، از ذهنیتها، از شبههها، از دغدغهها. باید گرهها را با گفتوگو باز کرد.
روایت که به امروز میرسد، خبری تازه نیز همراه دارد. کفاشی میگوید: در حال آمادهسازی اردوی بزرگی برای ۱۳ و ۱۴ آذرماه در نهبندان هستند؛ اردویی که شامل خدمات پزشکی، دندانپزشکی، فرهنگی، مشاوره خانواده و کودک، برنامههای ورزشی و طبخ غذای گرم خواهد بود.
در پایان، وقتی از او درباره نیروهای گروه میپرسم، لبخندش تکرار میشود؛ بچههای دهه ۶۰، ۷۰ و ۸۰ هستند… جوانهایی که فقط آمدهاند گرهای از کار مردم باز کنند. همینها امید آیندهاند.و روایت حجت کفاشی همینجا تمام نمیشود؛ قصه مهدیاران قصهای است که هر فصل، هر اردو و هر لبخند تازهای آن را ادامه میدهد.
انتهای خبر/
لینک کوتاه خبر
نظر / پاسخ از
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر میگذارید!