وصیتنامه شهید جلال اقبال؛
شهید عزادار نمیخواهد رهرو میخواهد
شهید جلال اقبال در وصیتنامه خود نوشته است: شهید عزادار نمیخواهد رهرو میخواهد
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «خاورستان»، شهید «جلال اقبال» يكم مهر 1349 در شهرستان اردكان به دنيا آمد. پدرش عباس نفت فروش بود و مادرش فاطمه نام داشت. دانش آموز سوم متوسط در رشته تجربی بود. با آغاز جنگ تحمیلی به عنوان بسيجی راهی جبهه های حق علیه باطل شد. سرانجام 23 خرداد 1367 با سمت تک تيرانداز در شلمچه بر اثر اصابت تركش به سر و صورت به شهادت رسید. پیکرش در گلزار شهدای مركزی اردکان به خاک سپرده شد..
وصیت نامه:
«بسم الله الرحمن الرحیم. ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاء عند ربهم یرزقون»
مپندارید کسانیکه در راه خدا کشته می شوند مرده اند بلکه زنده اند و در نزد خدایشان روزی می خورند.
با نام الله و با یاد خدا با عرض سلام و عرض ارادت به مهدی موعود (عج) و با درود و سلام فراوان بر رهبرعزیزم حضرت امام و با سلام بر ارواح طیبه شهدای اسلام چند جمله ای وصیت به امت شهید پرور و پدر و مادر عزیزم.
اولاً سلام به شما ای پدر و مادر مهربانم و شما ای خواهران و برادرانم امیدوارم که همواره حالتان خوب و مشغول خدمت به اسلام و مسلمین و جامعه اسلامی باشید. امیدوارم که هرگاه خبر شهادت مرا به شما دادند صبر را پیشه خود کنید که «ان الله مع الصابرین» و با صبر خود مشت محکمی بر دهان دشمنان اسلام و منافقان بزنید.
امیدوارم که از این به بعد به مسئولیت خطیر بزرگ خود پی ببرید و کوتاهی نکنید و در دعاها و مراسمها شرکت کنید و گام در گام حضرت امام بگذارید و از او اطاعت کنید از پدر و مادر عزیزم هم عذر می خواهم که نتوانستم فرزند خوبی برای شما باشم و نتوانستم حق فرزندی خود را به شما ادا کنم. امیدوارم که مرا ببخشید و حلال کنید. پدر و مادر عزیزم من راه خود را انتخاب کرده و پا در آن نهادم و امیدوارم که به هدف و مقصود خود که همان دلخواه پروردگار است برسم. امیدوارم که خدا از گناهانم در گذرد و این میسر نمی شود الا اینکه شما پدر و مادر عزیزم از من راضی باشید و اگر از روی کم عقلی آزار و اذیتی به شما رساندم طلب عفو می کنم.
و اما سخنی دارم به شما خواهران و برادران عزیزم امیدوارم که همیشه و همه جا به یاد خدا باشید و فقط برای رضای خدا کار کنید و همواره فکرتان خدمت به اسلام و جامعه مسلمانان باشد و اگر به شماها هم اذیتی و آزاری رساندم که از روی نادانی بوده است و مرا ببخشید و حلالم کنید و سخنان امام را خوب دقت و گوش داده و به آن عمل کنید و برای طول عمر این بت شکن قهرمان دعا کنید. و اما سخنی دارم با شما مردم شهیدپرور و هوشیار اردکان و دانش آموزان عزیز، امت شهید پرور همیشه هوشیار باشید که هستید و خط امام را رها نکنید و همواره در همه صحنه ها حاضر و آماده باشید و امام را تنها نگذارید و سعی کنید راه شهیدان را ادامه دهید. شهیدان انقلاب اسلامی عزادار نمی خواهند، رهرو می خواهند. صمیمانه از شما می خواهم به جان امام دعا کنید که ما هرچه داریم از این بت شکن داریم و به سوی جبهه ها هجوم آورید تا توانسته باشید به ندای امام لبیک گفته باشید.
ای مردم نگذارید جنبه های فریبنده دنیا شما را فریب دهد. جبهه ها را خالی نگذارید به قول اماممان که فرمودند درنگ امروز فردای اسارت باری را به دنبال خواهد داشت. حسینیان آماده باشید. امام حجت را بر همه شما مردم تمام کرده به سوی جبهه ها مردانه هجوم برید دیگر صحبت زیادی برای گفتن ندارم از همه مردم طلب بخشش می کنم و اما ای دانش آموزان عزیز بدانید که در هیچ جای دنیا قدرتی بالاتر از مدرک شهادت پیدا نخواهید کرد پس سعی کنید سنگر جبهه ها و پشت جبهه را ترک نکنید و در هر دو جبهه مشت محکمی بر دهان ابر قدرتها بزنید و امیدوارم که اگر از من ناراحتی دیده اید به بزرگواری خود مرا عفو کنید و از همه دبیرانی که برای من زحمت کشیده اند متشکرم.
دیگر صحبتی ندارم از پدرمی خواهم یک ماه برایم روزه بگیرد و مادر هم می خواهم که یک ماه نماز قضا برایم بجا آورد از همه آشنایان و خویشاوندان عزیزم طلب عفو دارم و از همه می خواهم برای سلامتی امام دعا کنید. دیگر عرضی ندارم به امید پیروزی حق بر باطل و پیروزی نهایی مستضعفان. والسلام