حالت تاریک
آیا مایل به نصب وب اپلیکیشن خاورستان | khavarestan هستید؟
در سالروز وفات حضرت‌سکینه‌ (س) انجام شد؛

نگاهی به زندگی دختر عزیز کربلا

نگاهی به زندگی دختر عزیز کربلا

حضرت سکینه سلام‌الله یکی از دختران امام حسین علیه‎السلام بودند که حضرت علیه‎السلام در وصف دخترشان فرمودند که از بهترین بانوان هستند.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی خاورستان، پنجم ربیع الاول، یادآور وفات حضرت سکینه علیهاالسلام یکی از بانوان با فضیلت و از ستارگان درخشان آسمان علم و ادب و عفت است. او پرورش یافته پدری، چون امام حسین علیه السلام و مادری فداکار، چون رباب، و تحت حمایت و تربیت عمه‌ای، چون زینب کبری علیهاالسلام و برادر بزرگواری همانند امام سجاد علیه السلام بود و توانست از برترین زنان عصر خویش گردد.

حضرت سکینه علیه‎السلام همسر عبدالله اکبر، فرزند امام حسن علیه‎السلام بوده که در روز عاشورا همراه امام حسین علیه السلام به شهادت رسیدند.

اگرچه از زمان ولادت حضرت سکینه علیه‌السلام اطلاع دقیقی در دست نیست، ولی با توجه به فرمایش امام حسین علیه السلام خطاب به حضرت زینب سلام‌الله فرمودند: «تو بهترین بانوانی» متوجه می‌شویم که ایشان در واقعه کربلا، بانوی رشیده بوده و به همین دلیل، بین ده تا سیزده سال، سن داشته و پنجم ربیع الاول را سالروز فوت حضرت سکینه علیه السلام عنوان کرده اند.

از بانو بنت الشّاطی نقل است: «به حق که خانم سکینه به سبب اصل و نسب عالی و شرافت و منزلت بالایش، صاحب عزّت بی پایان و آشکاری است.» و مورّخ شهیر، غیاث الدّین میرخواند در کتاب حبیب السّیر گفته اند: «حضرت سکینه (س) دختر امام حسین علیه‌السلام را به خاطر جمال ظاهری و کمال باطنی و حسن خلق، عقیلة القریش گفته‌اند.»

گفته شده است که حضرت سکینه علیه‎السلام از شجاعتی قابل تحسین برخوردار بودند و در برابر ظالمان سکوت نمی‌کردند و تکالیف الهی را انجام می‌دادند؛ به طوری که از هیاهوی تبلیغاتی هراسی به دل راه نمی‌دادند و با صلابت فاطمی، دشمن را خوار و رسوا می‌کردند و با دلیل و منطق سخن می‌گفتند و حقّانیّت خویش را به اثبات می‌رساندند.

گفته می‌شود حضرت سکینه سلام‌الله پس از واقعه کربلا فرمودند: عمه! این پیکر کیست که کنار آن، این همه می‌نالی؛ عمّتی هذا نعش من؟ و حضرت زینب سلام‌الله پاسخ دادند:هذا نعش ابیک الحسین علیهم السلام.

حضرت سکینه علیه‎السلام، دختر امام حسین علیه‎السلام حق داشتند که پدرشان را نشناسند. چون حضرت سیدالشهداء علیه‌السلام نه لباسی بر تن داشتند و نه سر و جای سالمی در بدن. از این‌رو، حضرت سکینه سلام‌الله خواستند کنار این جسم بمانند که گروهی از سربازان اموی، کشان کشان، ایشان را از کنار پیکر بی سر پدر بزرگوارشان دور کردند.

پس از حادثه کربلا، این بانوی شجاع ۵۷ سال زندگی کرد. یکی از نشانه‌های شجاعت بانو سکینه سلام‌الله بود که در طول سال‌های زندگی پس از شهادت پدرش با دستگاه خلافت اموی مخالفت می‌کرد و کینه‌ای خاص از شامیان داشت. در دوره سخت و سیاه بنی امیه که سب علی علیه‎السلام در سرتاسر جهان اسلام رایج بود، او با کسانی که در مدینه در حضور وی علی علیه‎السلام  سب می‌کردند، به مبارزه می‌پرداخت. نوشته اند وقتی مروان بن حکم علی علیه‎السلام راسب می‌کرد، سکینه (س) هم او را و پدرش را دشنام می‌داد. در زمانی که در روز‌های جمعه ابن مطیر، حاکم اموی، در خطبه‌های جمعه علی علیه االسلام  شتم می‌کرد، سکینه علیه‎السلام و کنیزانش در پیش حاکم، او را شماتت و سرزنش می‌کردند. ابن مطیر نیز به محافظانش می‌گفت که کنیزان سکینه علیه‌السلام را کتک بزنند.

نقل شده است که سکینه علیه‎السلام فرمودند روزی با دختر عثمان در مجلسی حاضر بود. دختر عثمان برای فخرفروشی گفت: «أنا بنتُ الشهید»؛ «من دختر شهید هستم.» سکینه علیه‎السلام جوابش را نداد، تا زمانی که صدای اذان برخاست. همین که مؤذن گفت «أشهد أن محمدا رسول ا...» سکینه علیه‌السلام گفت: «این پدر من است یا پدر تو؟» دختر عثمان شرمسار شد و گفت: «دیگر به شما فخر نخواهم فروخت.»

انتهای پیام/

لینک کوتاه خبر

نظر / پاسخ از