
خاورستان گزارش میدهد؛
پیچیدن نسیم رضوی در دیار گلهای نرگس
کاروان خدام حرم مطهر رضوی در ایام دهه کرامت وارد شهرستان خوسف شد و با حضور در مدارس، گلزار شهدا و جمع مردم، نسیم دلانگیز حرم را در جایجای دیار گلهای نرگس جاری ساخت.
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی «خاورستان»، در دیاری که گلهای نرگس در دامن کویر میرویند و عطر کلمات عارفانه ابن حسام خوسفی، شاعر حماسهسرای این دیار هنوز در هوایش جاریست، دلهای عاشقانهای زندگی میکنند که با شنیدن نام علیبنموسیالرضا(ع)، چشمشان به اشک مینشیند و قلبشان به تپش میافتد.
خوسف، این کهنشهر دلسپرده و شاعرپرور، در دهه کرامت، رنگی از حرم گرفت و در آغوش نسیم رضوی، روح تازهای یافت. آنجا که خاک با نور پیوند میخورد و دلها با پرچم بارگاه هشتمین اختر تابناک ولایت، جانی دوباره میگیرند.
مدارس؛ آغوشی برای پرچم رضوی
کاروان زیر سایه خورشید، کاروانی از عشق و کرامت، با پرچم متبرک رضوی، در میان صلوات و اشک و لبخند، وارد شهرستان خوسف شد. در ورودی شهر، جایی که نگاهها در انتظار ایستاده بود، امام جمعه، مسئولان محلی و خیل مردم عاشق، با آغوشی از ایمان، به پیشواز خادمان حرم رضوی شتافتند. بوسه بر پرچم، اشکهای پنهان، دستانی بر سینه و زمزمههایی از عمق جان، صحنههایی ساختند که تاریخ این شهر آن را به یاد خواهد سپرد.
در مدارس پسرانه و دخترانه، فضای کلاسها و حیاطها، با ورود خادمان، رنگی دیگر یافت. در دبیرستان علامه امینی و دبیرستان حضرت زینب(س)، صدای صلوات، اشکهای شوق، گلهایی که با عشق تقدیم شد و دلنوشتههایی که از دلهای نوجوان بیرون ریخته بود، فصلی تازه در دفتر این مدارس نوشت. دانشآموزان، برخی با اشک و برخی با لبخند، از اعماق دلشان سلامی عاشقانه به امام رضا(ع) فرستادند؛ سلامی که شاید فاصلهاش با پنجره فولاد فقط یک پرچم بود.
شمیم رضوی در معدن قلعهزری
امروز از مدارس تا معادن، شمیم رضوی در جایجای این خطه پیچید. کاروان زیر سایه خورشید، این بار به روستای معدن قلعهزری رسید. مردمانی که شاید کمتر کسی به یادشان باشد، اما امام مهربانیها فراموششان نکرده بود. استقبالی بینظیر، اشکهایی که از عمق غربت بر زمین ریخت، مدیحهسرایی دلانگیز خدام و توزیع تبرکات رضوی، قلبهایی را روشن کرد که در دل کویر میتپیدند.
در دبستان فضه و دبیرستان مرضیه، کودکان نیز از این ضیافت بینصیب نماندند؛ پرچم که چرخید، دلهایی لرزید، و کودکانی که شاید هنوز معنای زیارت را نفهمیدهاند، امروز مهمان کرامت حرم بودند.
در ادامه، دیدار با امام جمعه، زیارت گلزار شهدای گمنام، حضور در خانه خانوادههای شهدا، و دیدار مردمی با اهالی شهر و روستا، جلوههایی دیگر از نورافشانی این کاروان ملکوتی بود. غبارروبی مزار شهدا با پرچم متبرک، پیوندی بود میان خاک و افلاک؛ میان خادم و شهید؛ میان ولایت و فداکاری.
خوسف در این روزها، دیگر آن شهر همیشگی نبود. گویی خاکش به طواف آمده بود، آسمانش به دعا نشسته بود، و مردمش بار دیگر دلهایشان را روانه حرم کرده بودند. دهه کرامت، بهانهای شد تا دلهای دور، دوباره به صحن نزدیک شوند؛ تا کویر هم باران نگاه امام مهربانیها را لمس کند؛ و تا یادمان نرود که عشق، مرز جغرافیا نمیشناسد.
انتهای گزارش /10
لینک کوتاه خبر
نظر / پاسخ از
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر میگذارید!