خاورستان گزارش می دهد؛
بحران پنهان جوانان؛ ازدواج سختتر از همیشه
در روزگاری که ازدواج باید نقطه آغاز آرامش و رشد انسان باشد، امروز برای بسیاری از جوانان به یکی از دشوارترین تصمیمهای زندگی تبدیل شده و آمارها از افزایش سن ازدواج، رشد تجرد، فشارهای اقتصادی و پیچیدگیهای فرهنگی حکایت دارد.
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی «خاورستان»، به نظر میرسد که دیروز بود که ازدواج برای جوانان، معنای آرزو و رؤیا داشت؛ یک شروع شیرین و امیدبخش برای زندگی. اما امروز، وقتی پای صحبت جوانها مینشینی، میبینی آن رؤیا آرامآرام رنگ میبازد و با واقعیتهای سخت اقتصادی و فرهنگی گره خورده است.
هوای عصرگاهی بیرجند، سرد اما دلنشین است. پارک توحید آرامتر از همیشه به نظر میرسد و نور چراغها روی نیمکتهای خالی افتاده است. در همین فضا، جوانی با پوشهای در دست و چهرهای متفکر را میبینم که مشغول تفکر است. از او میپرسم: «مشغول فکر هستید؟» سرش را بلند میکند و با مؤدبانهترین لحنی پاسخ میدهد: مدتی است تصمیم گرفتهام ازدواج کنم، اما واقعیت این است که شرایط اقتصادی حمایت نمیکند.
«امین» ۲۷ ساله و فارغالتحصیل رشته مهندسی کامپیوتر است. او گفت که چند سال است دنبال شغل پایدار میگردد، اما استخدام رسمی یا قراردادی که بتواند روی آن حساب کند، نصیبش نشده است. با صدایی متین ادامه داد: وقتی درآمد ثابت نداشته باشی، شروع زندگی مشترک از نظر اخلاقی و منطقی درست نیست و نمیتوان آینده همسر و فرزندان را به امید پیدا کردن کار سپرد.
چند دقیقه بعد، در مسیر خروج از پارک، دختر جوانی را میبینم که آرام قدم میزند. او نیز با لحنی رسمی و متین پاسخ داد: ازدواج برای من ارزش بالایی دارد؛ اما حقیقت این است که نگرانیهایی دارم، چرا که آمار طلاق افزایش یافته و بسیاری از ازدواجها دوام نمیآورند و این مسئله موجب تردید جوانان در تصمیمگیری میشود.
«حدیث» ۲۴ ساله و دانشجوی کارشناسی ارشد اضافه کرد: بسیاری از دوستانم نیز همین ترس را دارند و به دلیل شرایط اقتصادی نابسامان، اختلافات خانوادگی و نبود الگوهای صحیح رسانهای، نسبت به ازدواج بیانگیزه شدهاند.
به گفته وی اگر مشاورههای پیش از ازدواج جدی گرفته شود و خانوادهها با واقعبینی رفتار کنند، بدون شک اعتماد جوانان برای ورود به زندگی مشترک افزایش خواهد یافت.
سخنان این دو جوان، تصویری روشن و ملموس از وضعیت امروز جامعه ارائه میدهد. ازدواج همواره یکی از مهمترین انتخابهای انسان در طول زندگی بوده است؛ اما در شرایط اقتصادی و فرهنگی پیچیده امروز، این انتخاب بیش از هر زمان دیگری با چالشهای متعدد مواجه شده است. جوانانی که روزی آرزو داشتند خانه و زندگی مشترک تشکیل دهند، حالا با موانعی روبهرو هستند که مسیر زندگی مشترک را به «هفتخان» پیچیده تبدیل کرده است.
این تصویری است که حجتالاسلام احمد نجمیپور، استاد حوزه و دانشگاه نیز در تحلیلهای خود بارها به آن اشاره کرده است. او در بررسیهای خود نهتنها به اهمیت ازدواج از منظر دینی و روانی پرداخته، بلکه عوامل بیمیلی جوانان و بحران تأخیر در ازدواج را بهطور دقیق و جامع تحلیل کرده است.
اهمیت و فلسفه ازدواج
ازدواج در نگاه نجمیپور، امری مقدس و ریشهای در زندگی انسان است؛ چرا که باعث بقای جامعه، حفظ اخلاقیات، رشد شخصیت، و رسیدن انسان به آرامش روحی و جسمی میشود.
او تأکید کرد: دو نفر وقتی ازدواج میکنند، تصمیم میگیرند «حداقل دو سوم عمر خود» را با هم زندگی کنند. این پیوند زمانی به آرامش و موفقیت میرسد که انتخاب درست باشد و زوجین بتوانند در کنار یکدیگر لذت، امنیت و رشد را تجربه کنند.
از نگاه او، ازدواج تنها یک قرارداد اجتماعی نیست؛ پناهگاهی است در برابر هجمههای فرهنگی و اخلاقی که امروز بیش از هر زمان دیگری، جوانان را تهدید میکند.
نجمیپور یکی از قویترین نیازهای انسان را «نیاز جنسی» دانسته و هشدار داد که اگر این نیاز در مسیر درست و سالم ارضا نشود، بهراحتی میتواند فرد را به سوی گناه، انحراف و آسیبهای اجتماعی هدایت کند.
به گفته او، برنامهریزی دشمنان اسلام در طول تاریخ نیز مبتنی بر تحریک همین نیاز بوده است؛ از دوران اندلس تا عصر «تهاجم فرهنگی امروز» و ازدواج سپری در برابر این هجمهها است.
موانع ازدواج جوانان
نجمیپور با استناد به آمارهای رسمی و پژوهشهای جدید، فهرست کاملی از موانع ازدواج ارائه کرد: مهمترین موانع اقتصادی و اجتماعی، تورم و مشکلات شدید اقتصادی، نبود شغل پایدار، نبود مسکن و گرانی سرسامآور اجاره، اجرای ناقص قوانین حمایتی، سختگیری خانوادهها است.
وی هم چنین مهریههای سنگین و ترس از زندان، رسم و رسومات دستوپاگیر، توقعات بالا و رویاپردازی جوانان، موانع فرهنگی و روانی و نفوذ فرهنگ غربی در اشاعه فردگرایی را از دیگر موانع پیش روی ازدواج جوانان برشمرد و اظهار کرد:افزایش آمار طلاق و ایجاد ترس از شکست، روابط نامشروع و دوستیهای پیش از ازدواج افزایش سن آموزش و تحصیلات عالی، کاهش مهارتهای ازدواج و مسئولیتپذیری، پدیده «ازدواج سفید» یا به تعبیر او «همپاشی سیاه» از دیگر موانع است.
او معتقد است امروز بیش از ۱۲ میلیون و ۸۰۰ هزار جوان در سن ازدواج هستند، اما بسیاری از آنان یا تمایلی ندارند یا با موانع متعدد روبهرو هستند.
پیامدهای تأخیر در ازدواج
استاد حوزه و دانشگاه با بیان این که جامعه امروز از مرحله «هشدار» عبور کرده و وارد مرحله بحران ازدواج شده است به پیامدهای این تأخیر اشاره کرد و افزود: افزایش تجرد قطعی، بهخصوص در میان دختران، افزایش فشارهای روانی و احساس تنهایی، افزایش ناهنجاریهای اجتماعی، مشکلات اخلاقی و کاهش انسجام خانواده، بروز پدیده همباشی و تغییر ارزشهای فرهنگی از دیگر پیامدهای تأخیر ازدواج است.
به گفته نجمیپور طبق تحقیقات، بهترین سن ازدواج بین ۲۰ تا ۲۶ سال است، اما امروز بسیاری از جوانان از این محدوده عبور کردهاند.
وی به نقش مسئولان، خانوادهها و رسانهها در حل بحران اشاره کرد و افزود: ایجاد شرایط «ازدواج آسان»، کاهش هزینهها، ارائه تسهیلات واقعی و کارآمد، ایجاد شغل مناسب برای جوانان، تأمین مسکن پایدار اجرای دقیق قوانین حمایتی موجود از مهمترین وظایف مسئولان در این حوزه است.
وی به نقش خانوادهها در رفع بحران ازدواج جوانان اشاره کرد و ادامه داد: پرهیز از مشاجره و تنش مقابل فرزندان، معرفی زیباییهای ازدواج به جوانان، کاهش سختگیریها، حمایت مالی و عاطفی از فرزندان، تقویت اعتماد به نفس جوانان، یاد دادن مهارتهای زندگی از سنین پایینتر و ایجاد فرهنگ گفتگو و مشاوره از مهمترین وظایف خانوادهها است.
وی معتقد است رسانهها در سالهای اخیر ذائقه جامعه را از سادهزیستی به تجملگرایی تغییر دادهاند در صورتی که رسانهها باید سبک زندگی ساده را ترویج دهند و به آموزش مهارتهای ارتباطی و زناشویی بپردارند و از رواج الگوهای غلط و نمایش تجملات پرهیز کنند و به جای تولید سریالهای بیاثر، به مسائل واقعی بپردازند
وی به نقش مشاوران و درمانگاههای روانشناسی اشاره کرد و افزود: آموزش مهارت انتخاب همسر، برگزاری کلاسهای مهارت همزیستی و ارائه خدمات با پوشش بیمهای برای کاهش هزینهها ضروری است.
نجمیپور سیستم آموزش کشور را فاقد مهارتهای لازم برای زندگی دانست و تأکید کرد: مهارتهای زندگی، فرهنگ کار، مسئولیتپذیری، تربیت اجتماعی و خانوادگی و باید از دوران کودکی آموزش داده شود.
بر اساس این گزارش ازدواج در ایران امروز از یک انتخاب طبیعی به یک چالش جدی اجتماعی تبدیل شده است.حل این بحران نیازمند همکاری همهجانبه مسئولان، خانوادهها، رسانهها و نهادهای فرهنگی است.
جوانان امروز نه بیمیل، بلکه بیپشتوانه شدهاند و اگر مسیر اصلاح نشود، پیامدهای فرهنگی، اخلاقی و جمعیتی آن دامان جامعه را خواهد گرفت.
انتهای خبر/
لینک کوتاه خبر
نظر / پاسخ از
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر میگذارید!