تسنیم تلاوت صفحه ۲۳۹ قرآن

گاهی شداید و سختیها زمینۀ پیدا شدن امداد الهی و راه نجات است. «رَبِّ السِّجْنُ... فَاسْتَجابَ»
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «خاورستان»، ۱. گاهی هدف از بازگو کردن مسائل دیگران، دلسوزی نیست، بلکه حسادت و توطئه و نقشه علیه آنان است. «بِمَکْرِهِنَّ»
۲. شاید زنان مصر با انتشار خبر عشق زلیخا به یوسف علیهالسّلام میخواستند بدین وسیله یوسف را مشاهده کنند. «بِمَکْرِهِنَّ»
۳. گاهی باید پاسخ مکر را با مکر داد. (زنان با بازگوکردن راز همسر عزیز مصر، نقشه کشیدند و او با یک میهمانی، نقشه آنان را پاسخ داد.) «أَرْسَلَتْ إِلَیْهِنَّ»
۴. زلیخا برای کنترل جوسازی علیه خود، اقدام به توجیه افراد عمدهای که در جوسازی و انتشار اخبار دخیل بودند پرداخت. (واضح است که دعوتشدگان همۀ زنان منطقه نبودند) «فَلَمَّا سَمِعَتْ بِمَکْرِهِنَّ أَرْسَلَتْ إِلَیْهِنَّ»
۵. مجرم گاه برای تنزیه خود، جرم را گسترش میدهد و آن را عادّی جلوه میدهد. «فَلَمَّا سَمِعَتْ بِمَکْرِهِنَّ أَرْسَلَتْ إِلَیْهِنَّ»
۶. سرویس جداگانه برای هر میهمان کاری پسندیده و ارزشمند است. «آتَتْ کُلَّ واحِدَةٍ مِنْهُنَّ سِکِّیناً»
۷. اطاعت از مولی و صاحب تا وقتی معصیّت نباشد لازم است. «قالَتِ اخْرُجْ عَلَیْهِنَّ فَلَمَّا رَأَیْنَهُ»
۸. شنیدن کی بود مانند دیدن. «فَلَمَّا رَأَیْنَهُ أَکْبَرْنَهُ»
۹. انسان به طور فطری در برابر بزرگی و بزرگواری، تواضع میکند. «أَکْبَرْنَهُ»
۱۰. زلیخا خواست به زنان مصر تفهیم کند که شما یک لحظه یوسف را دیدید، طاقت از کف دادید، او شبانه روز در خانه من است؟! «فَلَمَّا رَأَیْنَهُ أَکْبَرْنَهُ وَ قَطَّعْنَ أَیْدِیَهُنَّ»
۱۱. زود انتقاد نکنید؛ شاید شما هم اگر به جای او بودید مثل او میشدید. «قَطَّعْنَ أَیْدِیَهُنَّ» (انتقادکنندگان وقتی یوسف را دیدند، همه مثل زن عزیز مصر گرفتار شدند)
۱۲. انسان تا وقتی در معرض امتحان قرار نگرفته ادّعایی دارد؛ امّا گاهی که مورد آزمایش قرار گرفت، ناخودآگاه ماهیّت خود را نشان میدهد. «فَلَمَّا رَأَیْنَهُ أَکْبَرْنَهُ وَ قَطَّعْنَ أَیْدِیَهُنَّ»
۱۳. عشق که آمد، انسان بریدن دست خودش را نمیفهمد. «قَطَّعْنَ أَیْدِیَهُنَّ» (اگر شنیده اید که حضرت علی علیهالسّلام به هنگام نماز، از پایش تیر را کشیدند و متوجّه نشد، تعجّب نکنید؛ زیرا اگر عشق سطحی دنیوی تا بریدن دست پیش میرود، عشق معنوی و عمیق به جمال واقعی، چه خواهد کرد!)
۱۴. یوسف در زیبایی بینظیر و در عین حال در عفت الگویی برای همگان است. «فَلَمَّا رَأَیْنَهُ أَکْبَرْنَهُ... قُلْنَ حاشَ لِلَّهِ»
۱۵. کید یک زن بالاتر از کید همه برادران یوسف علیهالسّلام بود. (همسر عزیز با این مهمانی، عشق خود را برای تمام زنان توجیه کرد؛ ولی برادران یوسف توجیهی برای حسادت خود نداشتند)
۱۶. جمال یوسف علیهالسّلام موجب گرفتاری او شد، ولی علم و تقوایش موجب نجات او گردید. (آری جمال معنوی مهمتر از جمال ظاهری است)
۱۷. مردم مصر در آن زمان، به خداوند و فرشتگان ایمان داشتند. «حاشَ لِلَّهِ... مَلَکٌ کَرِیمٌ»