کارشناس مسائل سیاسی خراسانجنوبی:
تکرار اشتباهات اسرائیل در ترور رهبران مقاومت
کارشناس مسائل سیاسی در خراسان جنوبی گفت: اسرائیل درگیر محاسبات اشتباهی درباره حزبالله شد چرا که تجربه نشان میدهد که محور مقاومت با این حملات نهتنها نابود یا ضعیف نشده، بلکه به جای عقبنشینی، ضربات محکمتری به اسرائیل زدند.
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی خاورستان هفته گذشته بود که رژیمصهیونیستی حملات بیسابقهای به مناطق مسکونی ضاحیه جنوبی بیروت انجام داد که نمونهای بارز از نسل کشی و جنایت جنگی به شمار میرود و طی این حملات، سید حسن نصرالله دبیر کل حزبالله لبنان، چند تن از فرماندههان نظامی و همچنین دهها غیرنظامی به شهادت رسیدند.
این اقدام در حالی رخ داد که نشانههای بارز همدستی آمریکا نیز در آن دیده میشود، اما مقامات آمریکایی همچون گذشته که پس از هر جنایت رژیم صهیونیستی در منطقه ادعا میکنند از آن بیخبرند این بار نیز از این واقعه اظهار بی اطلاعی کردند، ولی اکثر ناظران بین المللی باور دارند که صهیونیستها بدون هماهنگی با آمریکا توانایی انجام چنین اقدامی را ندارند.
البته گفتنی است؛ بسیاری از کارشناسان بر این باورند که چنین اقداماتی تنها بهخاطر هراس اسرائیل از حزب الله شکل میگیرد و در واقع صهیونیستها قصد کاهش توان نظامی آنها را دارند، اما باید گفت که آنها سخت در اشتباهند چون تاریخ گواه است که چنین جنایاتی نه تنها اثر منفی بر اراده پولادین حزب الله ندارد بلکه آنها را مصمم میکند تا قدرتمندتر از گذشته به راه خود ادامه خواهند داد.
عملیات وعده صادق ۲ هم که توسط غیورمردان سپاه انقلاب اسلامی ایران و در پاسخ به جنایتهای مکرر اسرائیل صورت پذیرفت نیز اراده مقاومت را مستحکمتر کرده است.
اختلال در جریان با ترور
در رابطه با تحولات این روزهای منطقه حامد شبانی کارشناس مسائل سیاسی به خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی خاورستان گفت: استراتژی رژیم صهیونیستی در همه ۱۰۰ سال گذشته در جریان صهیون چه زمانی که در اسرائیل بودند و چه زمانی که نبودند سعی آنها بر این بوده که با ترور فرماندهان و شخصیتهای کلیدی یک روندی را مختل کنند و همیشه بر این قضیه اصرار داشتند.
به گفته وی بعد از حادثه ۷ اکتبر صهیونیستها زمانی که دیدند آبرویی از آنها در دنیا رفته است چند کار را برای به زانو در آوردن مردم غزه و فلسطین در دستور کار قرار دادند اول حمله به مردم و کشتار بیگناهان برای فشار افکار روانی و فشار آنها به جریان حاکم و تخریب زیرساختها که آن هم به مردم فشار میآورد و مردم به دولت فشار بیاورند و سوم ترور شخصیتهای کلیدی هر چند که اسرائیل و رژیم صهیونیستی در آغاز حمله به غزه اهدافی را بیان کرد.
این فعال حوزه سیاست گفت: اسرائیل با این هدف که حمله میکنیم تا حماس را از بین ببریم و اسرا را آزاد بکنیم اما هیچکدام از این موارد رخ نداد و نه حماس از بین رفت و نه اسرای آنها آزاد شد و از طرفی هم نتوانستند آن نارضایتی عمومی را از حماس ایجاد کنند.
شبانی ادامه داد: دلیل این که در غزه نتوانستند اینچنین طرحی را پیاده کنند این است که مردم در غزه یک دست هستند و اینها ۲۰ سال است در کنار یکدیگر زندگی میکنند و به راحتی اینها از مسیر خارج نمیشود و به حماس پشت نمیکنند لذا نمیتوان به این راحتی ایجاد نارضایتی عمومی علیه حماس کرد ضمن اینکه بمباران مردم غزه در این حد حساسیتهای بینالمللی بسیار زیادی را ایجاد کرد و به احتمال زیاد آتش به سمت سایر نقاط فلسطین برود.
حمایتهای حزبالله
به گفته وی از دیگر دلایلی که نتوانستند در غزه پیروز شوند حمایتهای حزبالله لبنان از غزه بود اسرائیلیها با این تصور که یک سری از توانمان را به مناطق شمالی اعزام کردیم و با حزبالله درگیر شدند و حواسمان الان در دو جبهه است و لذا نمیتوانیم در غزه پیروز شویم ضمن این که همزمان فشارهای داخلی به نتانیاهو زیاد شده بود و احتمال از هم پاشیدگی کابینه میرفت این مسائل دست به دست هم داد تا اسرائیل به لبنان حمله کند.
کارشناس مسائل سیاسی تصریح کرد: ضمن اینکه درگیریهای کوچکی داشتند اما همان موشکهای محدودی که لبنان به شمال مناطق اشغالی زده بود باعث شده بود که ساکنان مناطق شمالی رژیم صهیونیستی مهاجرت کنند و این هم برای نتانیاهو اثر بدی داشت بنابراین نتانیاهو دستور داد که از لبنان شروع میکنیم و برگ برندهای که درغزه پیدا نکردیم در لبنان پیدا میکنیم.
شبانی اظهار کرد: طی محاسباتشان جنگ در لبنان آسانتر خواهد بود چرا که بر این اعتقاد بودند که لبنان جامعه چند ملیتی و چند مذهبی و متفرق است که جمعیت شیعه قاعدتا در آن خیلی اکثریت ندارد و بنابراین اگر بتوانیم به جمعیت اهل تسنن و مسیحی لبنان فشار بیاوریم این فشار به دولت برای محدود کردن حزبالله وارد خواهد شد.
وی ادامه داد: به همین دلیل در نبردهای یک هفته گذشته مناطقی که در جنگ ۳۳ روزه اسرائیل نزده بود نظیر مناطق مسیحی نشین و قسمتهایی از بیروت این بار صهیونیستها میزنند تا در نتیجه آن فشار افکار عمومی به دولت باعث محدودیت برای حزب الله شود که این یک راهبرد که در غزه جواب نداد اما صهیونیستها امیدوارند در لبنان جواب دهد.
به گفته وی در مورد بعدی هم اسرائیلیها گفتند با توجه به نفوذی که در شبکه حزبالله داریم و متاسفانه در ۶ ماه اخیر نفودیهایی از صهيونيستها در بالا در جریان حزبالله دستگیر و افشا شدند با توجه به نفوذی که در حزبالله داشتیم و آلودهسازی جریان حزبالله توسط نفوذیها میتوانیم فرماندهان آنها را در مدت زمان کوتاهی ترور کنیم و از بین ببریم و به سازمان حزبالله ضربه بزنیم.
وی تاکید کرد: اینها این کار را کردند و حقیقتا دقیق هم انجام دادند و در ترور فرماندهان موفق بودند البته ترور سیدحسن نصرالله به تنهایی دو تا دلیل نظیر از هم زدن سازمان حزبالله و تضعیف روحیه جریان مقاومت را داشت.
وی خاطرنشان کرد: به غیر از اینها دو دلیل دیگر هم داشت یکی این که از جمهوری اسلامی ایران پالسهایی به آنها رسید که تضعیف مقاومت را از آن برداشت کردند چراکه برخی از مسئولان دولتی ایران در ۲۰ روز منتهی به ترور سید حسن نصرالله صحبتهایی را کردند که به عمد یا غیر عمد را نمیدانم اما از طرف دشمن اشتباه تفسیر شد و یا تحلیلی شد که ایران پالس ضعف میفرستد یکی پالس ضعفی که از محور مقاومت دریافت کردند.
وی ادامه داد: دوم این که زمانی که با حزبالله وارد جنگ میشوید حمایت کشورهای سنی را ندارید یعنی بسیاری از کشورهای سنی که قرار بود با اسرائیل در جریان صلح ابراهیم مصالحه کنند و کنار بیایند و با طوفان الاقصی قضیه فرو خوابید و اینها با اسرائیل خراب شدند سر جریان حمله به حزبالله لبنان چون این حزب یک جریان شیعی است کشورهای سنی مذهب حمایتی از حزبالله نمیکنند لذا زدن حزبالله و لبنان از زدن غزه برای آنها کم هزینه تر خواهد بود و در مجموع همه این دلایل دست به دست هم داد که سید حسن نصرالله ترور شود.
تعجیل در حمله
این کارشناس سیاسی ادامه داد: این عوامل نظیر استراتژی مردم را بکشید برای فشار مردم به دولت و زدن فرماندهان حزب الله باعث شد صهیونیستها در حمله به حزبالله تعجیل کنند و اقدامات بیمهاباتری را انجام دهند منتهی بعد از ترور اینها با یک مسائل جدیدی مواجه شدند که قبلا محاسبه نکرده بودند.
به گفته شبانی آنها اگر از مسائلی که امروز مشاهده میکنند با خبر بودند به طور قطع این کار را نمیکردند یکی این که درست است به سازمان حزبالله ضرب خورده منتهی مراتب این سازمان نظامی توانست با سرعت جایگزینی نیرو کند و توانسته سازمان رزم را حفظ کند و توانسته آن نظم لازم را برقرار کند.
وی ادامه داد: اسرائیلیها در یک عملیات ترور توانستند ۱۲ فرمانده ارشد یگان رزمی رضوان را با هم شهید کنند در اولین ورود زمینی رژیم صهیونیستی به خاک لبنان که حرکت محدودی بود سربازان گروه رضوان توانستند جلوی حمله را بگیرند که نشان میدهد که تیم رضوان به رغم این که اسرائیل فکر میکرد فرماندهانش را کشته و از دست رفتهاند از دست نرفته بودند.
وی تاکید کرد: ضمن این که بلافاصله بعد از شهادت سید حسن نصرالله شیخ نعیم قاسم که معاون سید بودند سخنرانی کرد که رزم ما با اسرائیل پایانی ندارد و در برابر اینها مقاومت میکنیم که اینها در محاسبه توان حزبالله اشتباه کردند به رغم این که ضربه هم زدند اما سازمان رزم حزبالله از بین نرفت.
وی تصریح کرد: مسئله دوم افکار عمومی به دولت لبنان فشار آورد حزبالله را از مرزها کنار بیاور و ارتش را جایگزین کن که دولت لبنان این کار را کرد به قطعنامه سازمان ملل تاکید کرد و نیروهای حزبالله را از مرز کنار زد و از پیشرویهای حزبالله عقبنشینی کرد و نیروهای ارتش را در مرز مستقر کرد اما با اولین نشانههای حمله زمینی اسرائیل نیروهای ارتش عقبنشینی کردند.
وی ادامه داد: این نیروهای حزبالله بودند که از تمامیت ارضی لبنان دفاع کردند همین دفاع رزمندگان حزبالله از مرزها نگاه مردم به جایگاه حزبالله عوض شود و آن مطالبهای از دولت برای فشار به حزبالله به این شکل نداشته باشند.
به گفته وی راهبرد دیگری که صهیونیستها در قبال لبنان بعد از ترور سید حسن به دست گرفتند ایجاد اختلاف بین کشورهای محور مقاومت بود از یک طرف آنها آمدند به مردم لبنان این پالس را دادند که ایران شما را رها کرده و افشای مکان سید شهید کار ایرانیها بوده در حالی که واقعیت این است ساختمانی که در آن جلسه برگزار شده قدیمیترین مرکز حزبالله بوده و صهیونیستها مدتها این مکان را شناسایی کردند و سالها می دانستند که مقر حزب الله است لذا مقر افشا شده جدیدی نبود اما اینها این کار را میکنند که بین شیعیان ایران و لبنان اختلاف بیندازند.
وی ادامه داد: وقتی بسیاری از مردم لبنان به سوریه پناه میبرند اینها با افراطیون سوریه صحبت کردند و متاسفانه درگیریهایی بین مهاجرین لبنانی و مردم سوریه رخ میدهد که این اختلاف را بین مردم سوریه و لبنان برقرار کنند و از این طرف سعی میکنند با اخبار تندی از تحرکات اسرائیل مردم لبنان را بترسانند و این ها را از ادامه جنگ بر حزر دارند.
این فعال حوزه سیاست به این نکته هن اشاره کرد که تکلیف جریان مقاومت و محور مقاومت ایران، لبنان، یمن، عراق و سوریه این است که ضمن حفظ وحدت عملیاتهای مشترکی را بین صهیونیستها ترتیب دهند چرا که اسرائیل توان جنگ در چند محور را ندارد.
وی ادامه داد: همین الان که در لبنان میجنگد در غزه به مشکل خورده و اگر از عراق و یمن هم با مشکل روبرو شود توان رزمیاش محدود میشود و دوم این که روی اختلافات سیاسی در داخل جمهوری اسلامی ایران حساب زیادی باز کرده است و به دنبال بر هم زدن وحدت در جمهوری اسلامی ایران است که برخی اشتباهات سیاسیون و تحلیل های غلط مردم کار را هم برای او آسان کرده است.
وی تصریح کرد: منتهی شرایط کنونی به نفع محور مقاومت برمیگردد و با کمک خدا محور مقاومت بار دیگر قدرت را در دست میگیرد و در برابر این رژیم منحوس می ایستد.
به گفته وی در مجموع اسرائیل درگیر محاسبات اشتباهی درباره حزبالله شد چرا که تجارب تاریخی نشان میدهد که حماس و حزبالله با ضربات گذشته نهتنها نابود یا ضعیف نشدند، بلکه به جای عقبنشینی، ضربات محکمتری به اسرائیل زدند.
انتهای خبر/